امام دلش برای دکتر تنگ شده بود با خودش عهد کرده بود تا نیروی دشم در خاک ایران است، برنگردد تهران. نه مجلس می رفت، نه شورای عالی دفاع. یک روز از تهران زنگ زدند؛ حاج احمد اقا بود. گفت: «به دکتر بگو بیاد تهران.» گفت: « عهد کرده با خودش، نمی آد» گفت: «نه بیاد؛ امام دلش برای دکتر تنگ شده!» بهش گفتم. گت: «چشم؛ همین فردا می رویم.» ❤️ با شهیدان ❤️