در کوشش گریختن از دست خویشتن
چون برگ بی مزارم و چون باد؛ بی وطن
خاموش از آن شدم که به جایی نمیرسد
فریادهایِ جنگلِ در حال سوختن
چون کودکی که بر لب ساحل دویده است
پیداست رد پای تو بر شعرهایِ من
بر دشت لاله برف نشسته ست و دور نیست
روزی که سر دوباره برآریم از کفن
#فاضل_نظری
#شعر_فریاد
@bavareparvanegi