👈مقاله پنجم کتاب در اسرار عبادات است که هفت باب دارد. باب نخست در نیت و اخلاص است و باب دوم در طهارت و نظافت و باب سوم در نماز و باب چهارم در تلاوت قرآن و باب بعدی در زکات و سپس در روزه و باب هفتم هم در حج است. 👈مقاله ششم و آخر کتاب هم در دیگر اعمال صالحه است که پنج باب دارد. اوّل از توبه بحث میکند و سپس از محاسبه و مراقبه و در ادامه از تفکّر و تدبّر و سپس از ذکر موت و کوتاه کردن آرزوها و در باب پنجم و آخر کتاب نیز از دوستی و الفت بحث میکند. 🔹این کتاب به گونه ای یادگاری آخر عمر فیض کاشانی به مؤمنین است. به قول خودش در خاتمه کتاب اینها اسرار دینی و معارف یقینی و رموزی در باب اخلاق و اسرار اعمال است که به این شکل منقّح و مهذّب و با این توضیح و ترتیب نیکو جای دیگر پیدا نمیشود. آنهم با تأیید و ابتناء بر قرآن کریم و احادیث اهل بیت علیهم السلام نه آراء این و آن و احوالات این و آن! 👈در ابتدای کتاب هم میگوید خلاصه‌ی کلام علمای دین را هم در این کتاب آوردم به ویژه اینکه به گونه ای خلاصه مبانی و معانی موجود در کتاب عظیم احیاء العلوم غزالی را هم با بیان و تفسیر و تقریر و زیاداتی در این کتاب گنجانده است. هدفش این بوده که زوائد را زده و فرائد را به یادگار گذارد. 👈قبل از این هم به دلیل اهمیت احیاء العلوم غزالی با نگارش کتاب المحجة البیضاء سعی در تهذیب و شیعی کردن این کتاب گرانسنگ با حذف برخی زوائد و افزودن روایات اهل بیت علیهم السلام نموده بود. 👈ولی اکنون دقیقا هنگام رحلتش و در نهایت سفر طولانی عمرش یکبار دیگر این کتاب را خلاصه کرده و نام «الحقائق» را بر آن نهاده است. انصافا هم سلیقه و اختصار خوبی دارد. ارزش خواندن بلکه متن درسی برای حوزه ها را دارد. 👈این کتاب به منزله ی کلیدی برای ورود به دنیای با عظمت احیاء العلوم و استفاده ی واکسینه و هوشمند و بدون آسیب از این کتاب مهم است. هنوز هم برخی ها ملتفت عظمت کتاب احیاء العلوم نیستند. حقیقتا دریایی است. 🔹در انتهای کتاب خاتمه ای دارد که اصلا فائده ی تألیف این کتاب هنگام رفتنش از این دنیا چیست؟! در تواضعی ستودنی میگوید برای سه طیف فائده دارد: 1⃣طایفه ی اوّل آنهایی که اهل همّت و سعی هستند که با عمل به مقتضای این کتاب به سعادتشان میرسند. 2⃣طایفه ی دوّم آنهایی هستند که به اندازه ای هر چند محدود به آن عمل میکنند و به درجاتی از سعادت میرسند. 3⃣طایفه ی سوّم که فیض خود را از آنان میشمارد آنهایی هستند که اهل حرف اند و نه عمل و دیگران را موعظه میکنند و خودشان تکانی نمیخورند! 🔹ولی آیا برای اینهایی که عمل نمیکنند هم فایده دارد؟! دانستن اینها که باعث بیشتر شدن حجابشان میشود! 💭به یاد کلام ارسطو در کتاب اخلاق نیکوماخوس افتادم! جایی که میگوید این کتاب را برای آنها نوشته ام که میخواهند عمل کنند! اگر عمل نکنی هیچ ارزشی ندارد! ✋ولی اینجا فیض مطلب توحیدی تری میگوید؛ خیلی این فرازهایش برایم دلنشین است. البته همه اش را هم به برکت روایات اهل بیت علیهم السلام درک کرده و اینگونه گُر گرفته و زبان قلبش به حقیقت گویا شده است. ✔فیض میگوید نه! آنها که اهل عمل نیستند هم وقتی اینها را مرور کنند بصیرتشان به میزان دوریشان از سعادت و قصور و تقصیرشان زیاد و زیادتر میشود طوری که مدام از خودشان متنفرتر شده و انکسارشان و انزجارشان از خودشان بیشتر میشود. ✋خب این چه فایده ای دارد؟! چقدر لطافت دارد اینجای کلام ایشان! خدا رحمتش کند! ✔میگوید این بیزار شدن از خود مقتضای ایمان است! ایمان اقتضای آن را دارد که عبد از چیزی که مولایش به او رضایت ندارد او هم رضایت نداشته باشد! 💔حالا که مولا از من بیچاره بدش می آید بگذار خودم هم بدم بیاید! بگذار دائم الحزن و الندم باشم! کثیر الغمّ و الألم باشم!💔 😔اگر اینگونه شدی امید است که تدارک الهی بیاید خداوند با صفت غفور رحیم جلوه کند! ✔چون در روایت آمده است که عبد گناهی میکند و مدام خائف و ناراحت است تا جایی که خدا او را بخشیده و وارد بهشتش میکند. تا اینکه بتواند اقرار کند و با این اقرار کفّاره دهد. اگر کسی گناهی کند و بداند که خدا میداند و اگر بخواهد او را عذاب میکند و اگر بخواهد میبخشد خداوند او را میبخشد حتّی اگر استغفار نکند چه رسد به اینکه استغفار هم بکند که قطعا یجد الله غفورا رحیما! 🔸«توبه و ابتهال فیض کاشانی در انتهای عمر»🔸 حقیقتا این فرازهای فیض قبل از رحلتش خیلی دلنشین و زیباست. سپس در حدود دو صفحه شروع میکند یک مناجات بسیار دلسوزی با خدا و مولای خود میکند! از هر چه تا کنون نوشته و در آن مطلبی بوده که نباید میبوده توبه میکند! شروع به ابتهال و تضرّع عجیبی میکند که خیلی خواندنی است. خودتان رجوع کنید. ✔ببینید پس از عمری سلوک علمی و عملی و غور در فنون و علوم، کسی که در مکتب اسلام و اهل بیت پرورش یافته چه روحیه زیبایی پیدا میکند و با چه حالی میخواهد از این دنیا برود.