باسمه تبارک و تعالی (۱۲۲۸) «حکمتی از ضدّ یخ» 🚘واتر پمپ ماشین مشکل پیدا کرده بود. مکانیک تعمیر کرد و گفت فعلا ضدّ یخ نمیریزم! شاید باز آب کم کند! ولی هوا سرد شده! مراقب باش جای سرد نروی آب یخ بزند و مشکل پیدا کنی! 💡به ذهنم خطور کرد ما هم در روابط اجتماعی برای آنکه در گرما جوش نیاوریم باید وجودمان فَن داشته باشد و برای اینکه در سرما یخ نزنیم باید در وجودمان ضدّ یخ بریزیم. خود را از قبل به نگرشها و باورها و تصدیقهای مناسب مجهز کنیم. 😡😓مثلا ناشکری میبینیم! بی معرفتی میبینیم! رفتار نامعقول و ناشایست ناگهانی میبینیم! در اینجا اگر بخواهیم ماشین وجودمان به راحتی به راه خودش به سمت مقصد ادامه بدهد باید ضدّ یخ و فَن داشته باشیم. اصلاح نظام انتظاراتخیلی به این امر کمک میکند. تا دیگر جا نخوریم! امورات برایمان غیر منتظره نباشد. 🌿مثلا از قبل برایمان حل شود که دندان شکرگزاری دیگران را باید بکَنیم! اصلا ما در حقّ خودمان خوبی کردیم! یا از قبل برای خودمان اختلاف افکار و سلایق و سطوح درکها و اولویّتهای انسانها برایمان حل شود. 🍀اینطور باشیم سعه صدر پیدا میکنیم. یعنی چه؟! یعنی نه یخ میزنیم و نه جوش می آوریم. عاقلانه تر و با مدیریت بهتری رویکرد خودمان را تنظیم میکنیم. تعادل روانی و آرامش بهتری پیدا میکنیم. 👥مثلا در روایات آمده زن برای مرد مانند استخوانِ کج است! یعنی اگر خودت را معیار قرار دهی و بخواهی او را مانند خودت کنی او را خواهی شکست! تفاوتها را بپذیر. از آن طرف مردها هم برای زنها مانند استخوان کج هستند. با همین یک فن و ضدّ یخِ ادراکی ساده باور کنید انسان در معاشرت خانوادگی خیلی راحت میشود!