: 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 مامانم توروستا بودن یه روز یه خواستگار از شهر براش میاد مامان منم سنش کم بوده میره تو تاقچه دم در ورودی قایم میشه ، یهو خواستگارا که میان میپره از رو تاقچه میگه پپپپخخخخخ👻👻👻👻👻 میگه همشون زدن زیر خنده 😂😂😂 داماد که سرخ شده از بس خندیده😂😂😂 هیچی دیگه بیخیال شدن گفتن هنوز خیلی بچس😆😆🤣🤣🤣 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿