: 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 یه عروسی رفتیم تو بهترین هتل شهرمون غذا هم بالای ده مدل بود منتها خواسته بودن کلاس بذارن میرفتی پای میز سرو کنار غذاها یک کارمند هتل بود برات میکشید اجازه نمیدادن خودت برداری بعد یهوو جاری عروس اومد زرنگی کنه واسه فک و فامیلش بیشتر برداره قاشقشو دراز کرد طرف یکی از دیسا هی میکشید یهوو خانومه که مسوول کشیدن اون غذا بو  محکم با کفکیر زد پشت دستش یعنس من ولووو شدم از خنده نزدیک بود بشقابم بیوفته زمین @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿