دفعه قبلی که برگشتم سر خونه زندگیم و به خانواده م گفتم که دیگه دعوا نمیکنم با خودم گفتم هر اتفاقی که بیوفته تحمل میکنم و دیگه برنمیگردم اما الان چی ؟ بازم از اون خونه بیرون زدم.
کاش کوتاه میاومدم.کاش یه جایی من ادامه نمیدادم و جواب نمیدادم که همچین بلایی سرم نمیاومد و الان آواره نبودم.
دستم رو روی شکمم کشیدم . به بچه ای که الان هفت ماهش بود. زیر لب زمزمه کردم _ لعنت بهت که با این اوضاعم آواره م کردی!
_پس اینجایی
با شنیدن صدای عصبیش فوری به عقب برگشتم و نگاهش کردم....
https://eitaa.com/joinchat/2967208113Cc7564cb966