🔴 📝 حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی: 🔹حضرت آیت‌الله علی کریمی جهرمی ـ دامت برکاته الوافرة. ـ را نُخستین بار در گلزار شهدای شهر مقدّس قم دیدم که در کَنار قبری نشسته بودند. 🔹به محضر این عالم ربّانی مشرّف شدم و عرض کردم: «گاهی که تلویزیون نماز جماعت شما را نشان می‌دهد، بنده تماشا می‌کنم و از صدای زیبای شما در نماز لَذّت می‌برم.» 🔹از ایشان اجازه خواستم که در منزلشان به محضرشان مشرّف شوم. اجازه دادند. 🔹هنگامی که خدمتشان رسیدم، ایشان دوزانو نشستند. پس از لحظاتی عرض کردم: «آقا! بنده معمولاً بیش از چند دقیقه نمی‌توانم به‌آسانی، دوزانو بنشینم. اگر اجازه بفرمایید، چهارزانو بنشینم.» گویا ایشان فرمودند: «خواهش می‌کنم.»؛ سپس ایشان هم حالت نشستن خود را تغییر دادند و فرمودند: «مرا [در نشستن] راحت کردید!» 🔹این‌ها، همه، نشانه‌های فروتنی ایشان بود. 🔹خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ ایشان را از گزندها حفظ فرماید و بر توفیقات فراوانشان بیفزاید. 💻 مشاهده‌ی خاطرات دیگر: http://benisiha.ir/384/ ، ، ، @benisiha_ir