به‌ رنگ‌ بندگی
بسم الله الرحمن الرحیم پیشگفتار آشنایی آقای علی شیرازی با حاج قاسم سلیمانی به اوائل سال ۱۳۶۱ می
همان روزها عملیات فتح المبین شروع شد. علی که از اول مشتاق حضور در جبهه‌ی جنوب بود، این بار به تهران رفت و از سپاه منطقه‌ی ده تهران، برای رزم به پادگان گلف اهواز اعزام شد. در آنجا توسط دوستان و آشناهایی که در تیپ ثارالله داشت، به جمع رزمنده های گردان شهید با هنر این تیپ پیوست. مقر تیپ ثارالله ، اردوگاهی در حمیدیه اهواز بود. در آمادگی های عملیات بیت المقدس ، یک روز فرمانده تیپ، قاسم سلیمانی، در اردوگاه حمیدیه برای نیروهایش سخنرانی کرد. علی شیرازی، آوازه‌ی قاسم سیمانی در جبهه را در کرمان شنیده بود؛ اما آن روز او را برای اولین بار می دید و حرفهایش را می شنید. خودش می گوید : " از همان روز عشقش به دلم نشست." عملیات آزادسازی خرمشهر اجرا شد. علی شیرازی در آن عملیات، روحانی گردان شهید با هنر به فرماندهی علی اکبر خوشی بود. علی چند عملیات دیگر را هم پشت سر گذاشت. تیپ ثارالله به لشکر ارتقا یافت و پای او کم کم از گردان به تیپ باز شد. علی هر چه جلوتر می رفت، دلدادگی اش به حاج قاسم بیشتر و به او نزدیکتر می شد؛ اگر پیش از آن شنونده‌ی سخنرانی اش بود، حالا گاهی دو نفری همدیگر را می دیدند و با هم صحبت می کردند. اشتیاق علی اما بیش از این ها بود. او دوست داشت به حاج قاسم وصل شود. اسباب این وصل، یکم فروردین ۱۳۶۵ فراهم شد. حاج قاسم مسؤولیت تبلیغات لشکر را به او پیشنهاد کرد. (۱) ادامه دارد ... _____________ ۱. آقای علی شیرازی در این باره می گوید : نزدیک اسفند بود، رادیو را روشن کردم، مارش می زد. دلم هوای جبهه کرد. وقتی مارش پخش می شد، انگار بال در می آوردم. دوست داشتم کار و درس و بحث را ول کنم و به جبهه بروم. روزهای عید رفسنجان بودم. پنجم یا ششم فروردین ۱۳۶۵ همراه پدرم به رسم عید دیدنی بزرگان، به منزل حاج شیخ محمد هاشمیان رفته بودیم. حاج قاسم سلیمانی و حاج آقای سعادت هم آنجا بودند. امام همان روزها سخنرانی کرده و فرموده بودند : هرکسی می تواند، باید به جبهه برود. دنبال بهانه می گشتم؛ که خدا بهانه را درست کرد! آقای سلیمانی و آقای سعادت پیشنهاد کردند برای مسؤولیت تبلیغات لشکر به جبهه بروم. از خدا خواسته بلافاصله قبول کردم. (نبرد ناتمام، خاطرات علی شیرازی، نوشته‌ی سعید علامیان، انتشارات خط مقدم، ۱۴۰۰) 📚حاج قاسمی که من می شناسم، علی شیرازی، ص ۸ و ۹. ✨✨✨به رنگ بندگی✨✨✨ https://eitaa.com/joinchat/963706928Cddffbe9357