🔴«چپ‌گرایی»؛ تهمت ناروای ارتجاع نجف علیه امام ◀️لشکر ارتجاع علیه امام خمینی قدس سره الشریف/2 ✳️بازخوانی کارشکنی متحجرین حوزه علمیه نجف علیه دیدگاه و اقدامات سیاسی امام خمینی قدس سره الشریف 🔹 به جاى آنكه در مقابل عظمت علمى امام سر تعظيم فرود آورند و كينه‏توزى و عصيان را كنار بگذارند، آنگاه كه دريافتند مقام علمى او تا آنجا محرز و روشن است كه نمى‏توان كوچكترین خدشه‏اى در آن وارد كرد، از شركت در حوزه درس امام خوددارى كرده، كوشيدند ديگران را نيز از استفاده از او باز دارند و هر كه براى شركت در حوزه درس او اصرار مى‏ورزيد، با تهمت و افترا و نسبت‏هاى نارواى عناصر وابسته به استعمار حوزه نجف رو به رو مى‏شد، تا آنجا كه بسيارى بر خلاف ميل و اشتياق وافرى كه براى استفاده از حوزۀ درس امام داشتند ناچار شدند كه از شركت در آن خوددارى ورزند. بعضى از آنان با افسوس فراوان به بعضى از فضلاى حوزه كه منافع كمترى در حوزه نجف داشتند توصيه مى‏كردند: «ما كه متأسفانه جرأت شركت در حوزۀ درس آقاى خمينى را نداريم شما حتماً از اين فرصت استفاده كرده، به درس ايشان برويد كه ارزنده و قابل استفاده است». 🔸 ارتجاع نجف تنها به منع استفاده از حوزۀ درس امام بسنده نكرد بلكه كوشيد او را در نجف از هر نظر و از هر طرف و كند، از اين رو تمام نيروى خود را به كار گرفت تا هرگونه رابطۀ افراد و مردم عراق را با منزل امام و با برادران مبارزى كه از ايران متوارى بودند و راه امام را دنبال مى‏كردند، قطع كند. با ‏سازى، ‏پردازى و با ‏هاى_ناروا به امام از قبيل: ‏گرايى، ، و... كوشيدند امام را در ميان حوزه و جامعۀ عراق بدنام و لكه‏دار كنند و از رسيدن صداى زندگى‏ساز، بيداركننده و حماسه‏آفرين او به گوش توده‏هاى محروم و مستضعف عراق و ديگر كشورهاى عربى جلوگيرى به عمل آورند. 🔹 ارتجاع نجف كه جز ‏نظرى و حركت‏هاى اصيل و مثبت در آن حوزه، كارى نداشت مى‏انديشيد اگر امام را از نمازگزاردن بر مرده‏اى بازدارد يا مثلاً از برگزارى از طرف امام در ردۀ به اصطلاح مراجع نجف جلوگيرى به عمل آورد و او را در رديف طراز دوم‏ها قرار دهد و يا آنكه مردم را از شركت در نماز جماعت و درس او باز دارد، مى‏تواند را به شكست بكشاند و و را از سقوط و تباهى در ايران نجات بخشد. 🔸 امام در برابر اين و در حقيقت مذبوحانه به مصداق « و اذا مرّوا باللغو مرّوا كراماً » بى‏تفاوت، آرام و بى‏اعتنا مى‏گذشت و با به خداوند بزرگ و با تكيه بر ملت وفادار خويش، با ‏هاى_سياسى_و_انقلابى در راه بيدارى توده‏ها گام برمى‏داشت. چشم به دور دستى روشن و نويدبخش داشت. بر آن بود كه با سلسله برنامه‏ها، روشنگرى‏ها و به كار بستن تاكتيك‏هاى فرهنگى و سياسى، در حوزۀ علميه نجف، دگرگونى پديد آورد و با آگاه كردن مقامات روحانى، 🔹دست مرموز استعمار و عوامل آن را از آن حوزه كوتاه كند، ليكن براى رسيدن به اين ، راه دراز و پرنشيب و فرازى در پيش بود و تحمل رنج‏ها، دشوارى‏ها و ناملايماتى را لازم داشت، كه امام دلاورانه و قهرمانانه آن را پذيرفت و نزديك 15 سال سخت‏ترين و توان‌فرساترين دوران زندگى خويش را در جوّ آلوده و اختناق‌آور نجف، با بردبارى و پايدارى پشت سر گذاشت و بر آرمان مقدس خويش پاى فشرد.هرچند زيست اجبارى امام به مدت 15 سال در نجف، ضربه‏اى بزرگ بود كه بر پيكر نهضت اسلامى ايران وارد آمد و به وجود آمدن انقلاب و جهانى شدن آن را به تأخير انداخت و راه امام را براى رسيدن به سرمنزل مقصود در كوتاه‏مدت سد كرد.(نهضت امام خمینی ج2 ص257-255) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.