هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌴(داستان 779) قسمت ۴   🌼 جدا افتاده 🌼 🍃 ... نفست بند آمده بود. برای یک لحظه نتوانستی آب گلو را فرو دهی. سرفه سختی کردی و مقدار بیشتری از همیشه خلط خونی از گلویت بیرون ریخت و درست مقابل او روی زمین افتاد. ابتدا به خون و بعد به تو نگاه کرد و گفت: تو را به خدا خودت بگو. اگر آدمی مثل تو به خواستگاری دختر تو آمده بود چه می‌کردی؟ اشک در چشم هایت حلقه زد. اما نگذاشتی حتی یک قطره آن هم بچکد. سعی کردی به خودت مسلّط شوی، تمام حواس و قوایت را در چشم هایش متمرکز کردی: من... من هنوز حرفت را نزده بودی که به میانه حرفت دوید: برای دخترم خواستگار خوبی آمده، بیا و آقایی کن و دیگر در این خانه را نزن که اگر داماد بفهمد تو خواستگار او بوده ای پشیمان می‌شود. انگار آسمان روی سرت فرو ریخت. مرد با ترس نیم نگاهی به اطراف انداخت و به سرعت همراه با پسرش داخل خانه شد و در را به روی پاشنه چرخاند. آسمان برقی زد و دیوار خانه دختر را روشن کرد؛ همان جایی که برای اوّلین بار او را دیده بودی. تنها یک لحظه نگاهت به نگاهش گره خورد. شرم روی صورت دختر نشست و به سرعت از مقابل تو پنهان شد. آسمان دوباره برقی زد و دیوار روبرو را روشن کرد. با خود فکر کردی فاصله بین تو و او عمیق تر از این دیوار است، ناگهان متوجّه سایه ای شدی ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📗 دل آرام _ کراماتی از امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ✍ مؤلف: زهرا قزلقاشی 📖 ناشر: انتشارات قم - مسجد مقدس جمکران 📝 داستان اول - جدا افتاده - ص ۱۰ و ۱۱ گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖