📝 بخوانید | دلنوشته چندی پیش بود که با جمعی از دوستانم صحیفه امام و تاریخ انقلاب می خواندیم و پا به پای هم از کوچه پس کوچه های تاریخ گذر میکردیم... از سال ها تبعید، شکنجه، زندان، اعدام، پیروزی، تجزیه طلبان ابتدای انقلاب، کومله، حزب دمکرات کردستان، غائله تبریز، مهاباد. ترور شهید مطهری، قرنی، مفتح. تسخیر سفارت آمریکا، کودتای نوژه، آغاز جنگ تحمیلی، سقوط خرمشهر، عزل بنی صدر، جنگ مسلحانه سازمان نفاق. ترور بهشتی، رجایی، باهنر، ائمه جمعه، مردم عادی... حج خونین، قطعنامه، مرصاد، عزل منتظری، رحلت امام. تا تحریم ها، هجده تیر،فتنه تقلب در انتخابات، داعش، آبان و بنزین، حاج قاسم، زن زندگی آزادی و.... من یک جوان دهه هفتادی ام... من و دوستانم دهه شصت را فقط شنیده ایم و لابه‌لای کتاب ها ورق زده ایم... حالا ولی.... در این روزها و ماه ها از حادثه تروریستی کرمان و فاجعه ی غزه و ریختن خون کودکان و زنان تا انفجار سفارت دمشق و سقوط بالگرد رئیس جمهور، گوشه ای از دهه شصت را زیسته ایم ... ترور را زخم بر زخم را داغ بر داغ را بغض های بی امان را مضطربانه تسبیح بر دست بودن و ذکر امَّن یُجیب گرفتن ها را... تهمت بر خوبان انقلاب را هلهله و دست افشانی لکاته ها و رجاله ها بر خون پاکان را ... شهادت رئیس جمهور را... دیگر لباس مشکی و چفیه هامان دم دستمان است... دیگر گره مشت هایمان برای فریاد الله اکبر ها باز نمی شود... کالسکه ی فرزندانمان را بارها تعمیر کرده ایم تا در مسیر اربعین و راهپیمایی ها و تشییع شهدای مان جان راه رفتن و همراهی ما را داشته باشند... دیگر چشم ها و گوش هایمان به خوب دیدن و خوب شنیدن برای درک حقایق هستی دارد عادت می کند ... دیگر قلم و دفترهایمان برای روایت این روزها و رساندنش به گوش جهانیان همیشه در کیفمان است.... دیگر قرآن و کتاب های اندیشه ای آقا و امام و مطهری و بهشتی و مصباح و امام موسی صدر و ... در قفسه کتابخانه مان خاک نمی‌خورد.... پنجه در پنجه کفتارها و گرگ های درنده انداخته ایم می نویسیم می گوییم فریاد میزنیم.... ما جوان های آخر الزمانی این نسل با تکیه بر تکیه گاه مطمئن "ولایت فقیه" آماده ایم و پای کار، همچون جوان های دهه شصت چه بسا بیشتر و بهتر ... ما آرمان هایمان را در حال زیستنیم در کوره حوادث میسوزیم و پخته میشویم و از همیشه آماده تریم ما از غم هایمان انگیزه می‌سازیم... پستی بلندی های راه را تمرین می کنیم و می آموزیم.... یاران!!!!! چیزی تا فتح نهایی این قله، به رهبری مقام عظمای ولایت و دستان ما باقی نمانده است... خستگی ممنوع. آقا جان!!!! غرق زخمیم ولی قامتمان خم نشده سایۀ چادر او از سرمان کم نشده بنویسید امیدِ دل زهرا مهدی‌ست چارۀ کار همه مردم دنیا مهدی‌ ست اللّهُمَ عجِّل لِولیکَ الفرج دوم خرداد ۱۴۰۳ ✍به قلم خانم فاطمه صادقی، ادوار بسیج دانشجویی خراسان‌شمالی 🇮🇷@bso_nkh