💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
#عجایب_هفتاد_گانه
قسمت 6⃣
(بخش سوم)
🔸سفر به برزخ🔸
🔹در بین اقوام زن عمویم را دیدم که انگار از خوابیدن خوشش نمی آمد او خیلی زیرک است. از او پرسیدم تو چرا نمی خوابی.
گفت :
🔹بس است. دنیا خیلی خواب آور است اما بس است اینقدر ما خوابیدیم که تمام زمین پر از این افراد اوباش شده است.
گفتم از آنطرف برایم بگو. گفت:
🔹( نماز ) اول از نماز می پرسند اگر درست بود از بقیه ی چیزها و گرنه هیچ.
گفتم تو که در دنیا نماز نمی خواندی.
گفت:
🔹دیگر می خوانم و نمی خوابم.
( این شخص بحمدالله بعدها با ذکر همین خواب و مسائل دیگر از خواب غفلت بیدار شد و علاوه بر نماز اهل معنویات هم شد...)
🔹بعد به او گفتم چرا نزدیک عمویم نمی روی؟ گفت از او بیزارم.
گفتم چرا؟ تو که همیشه از دوری او ناراحت بودی و دوست داشتی بیشتر پیشت باشد. گفت او راهش با من فرق می کند نمی توانم تحملش کنم و آنجا با هم نیستیم مدتی در دنیا گیر او بودم در آخرت کاری به او ندارم.
🔹رفتم سراغ عمویم بیدارش کردم دیدم
چشمانش بزور باز می شود گفتم از آن طرف چه خبر؟ گفت:
🔹(نماز ، نماز ، نماز) بدبخت شدم کاش نماز می خواندم.
این همه کار خوب کردم هیچ فایده ای نکرد.
و خوابید( او حالا هم با نماز مخالف است و علناً گناه می کند اما خیلی کارهای خوبی هم می کند از قبیل کمک به دیگران)
🔹پدرم را بیدار کردم. گفتم چه خبر؟ گفت همه خبرها در آنجاست. من جایم بد نیست چون خواهرت شفاعتم کرد. لذا مرا اذیت نکردند به من وسیله ای داده اند که شبیه ماشین است و مثل انسان جان دارد اما از مادرت جدا شده ام او نمی تواند از این وسایل استفاده کند چون نماز نخوانده است.
🔹گفتم چرا خواهرم شفاعت مادر را نکرده است ؟ گفت من را به این خاطر شفاعت کرد که نماز می خواندم.
✳️ ادامه دارد...
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت
#ذکراباد