جبهه انقلاب تا پیش از بهمن ۵۷ صف کشی در برابر طاغوت بود و پس از پیروزی انقلاب بر حکومت خودکامه، مأموریت جدید به مبارزه با نفاق ارتقاء یافت.
پیش از پیروزی، نفاق بود، اما مدیریت صحنه مبارزه با انقلاب را در اختیار نداشت. همچنان که پس از استقرار جمهوری اسلامی گرفتار خودکامگی عریان نبودیم؛ اما اینگونه نبود که آثار و عوارض آن ریشهکن شده باشد.
مقابله با جبهه نفاق به مراتب دشوارتر از کفر است.
منافق به منزله نفس اماره در شخص میماند. که بخشی از خود است؛ اما وفادار و متعهد به سعادت و سلامت فرد نیست. اینکه درون شخص است و بخشی از او، مبارزه را بسیار پیچیدهتر میکند.
مبارزه با نفاق بیش از اینکه سخت باشد، نرم است و پیش از آنکه آشکار باشد، پنهان است.
غالبا در مورد نفاق ما برای برخورد با منافق دستبستهایم. البته فرض بر این است که چهره نفاق از پشت پرده دروغ و فریب و تحریف آشکار نشده و همه در ظاهر جریان خاص و یا اشخاص را متعهد میدانیم.
چگونه یک جامعه میتواند با نفاق مقابله کند؟!
قرآن کریم تمرکز زیادی بر روی توصیف جریان نفاق دارد.