غزه امروز نقطه عطف زمین و انسان است. همانجایی که جبهه باطل خود را در آنجا مجهز کرده تا هیمنه جهانیاش فرونریزد.
امکانهای بسیاری در اختیار دولتها و ملتهاست تا مانع ادامه این ظلم شوند؛ اما سکوت آنان و حتی همراهی با نیروی شرّ مطلق اسرائیل باعث شده این مصیبت بزرگ همچنان امتداد داشته باشد.
رگهای حیاتی رژیم صهیونیستی از میان کاخهای اعراب میگذرد.
کلید مرگ رژیم سرطانی صهیونیستی زیر دست مسلمانان است؛ اما حمایت عملی و علنی آنان از اسرائیل به این شیطان مجسم اجازه میدهد تا تمام هنجارهای پذیرفته شده از هر شکل و نوعش را نادیده بگیرد.
آیا ما نیز با آنان همراهیم؟!
برخی از ما هنوز در صحنه غزه در کنار دیو پلید کودککش ایستادهایم و حمایت اساسی از آن داریم. همان کسانی از ما که شیطان بزرگ، آمریکا را حق مطلق میفهمند، امروز نمیتوانند در کنار مردم غزه بایستند. این یعنی ما هنوز ناخالصیم.
برخی از ما مرددیم به خاطر احتمال اختلاط حق و باطل. اما سؤال اینجاست که این وسواس از تعهد و تقید به حق است یا به واسطه تمکین بر وسواس خناس و غلبه نفاق؟!
قطعا در هیچ مرزبندی شرعی و عرفی و قانونی چنین ستمی توجیه ندارد و روا داشته نمیشود. رفتار اسرائیل با مردم غزه حتی با مناسبات انسان و حیوانات و انسان و گیاهان و انسان و اشیاء نیز خوانایی ندارد.
اسرائیل هیچ اندازهای را برای محق بودن خویش باقی نگذاشته و اسراف در ظلم و ستم را به منتهای خودش رسانده.
تمام کسانی که به نحوی علیه اسرائیل موضع نمیگیرند، در گناه اسرائیل شریکند و عقوبت شدید و سخت تاریخی این جهانی و عظیم و دردناک آن جهانی گریبانگیر آنان خواهد بود.