این روزها شنیده می‌شود که باید مطالبات مردم برای انجام عملیات وعده صادق۳ شدت بگیرد تا مسئولان به این جمع‌بندی برسند که بدنه اجتماعی آمادگی کافی برای وارد شدن به فضای عملیات را دارد و تاب‌آوری کامل نسبت به عوارض و لوازم آن وجود دارد. بی‌تردید آمادگی جامعه در تصمیم‌سازی‌های کلان مؤثر است. اما مسئولان چگونه متوجه آمادگی جامعه می‌شوند؟ شاید اولین گزینه‌ای که به ذهن ما می‌رسد، برپایی اجتماعاتی است که غالبا در اواخر هفته پس از اقامه نماز جمعه شکل می‌گیرد. یا قرار اجتماع در مکان‌های خاص شناخته شده یا مقابل فلان سازمان و اداره و ساختمان و میدان. حمله به اسرائیل، نیازمند اراده و انگیزه ملی تمام عیار است. امروز تقریبا همه ما در جریان گمانه‌زنی‌ها نسبت به احتمالات پیرامون عملیات وعده صادق۳ هستیم. فرض کنید پاسخ اسرائیل به پاسخ ما، حمله به برخی پتروشیمی‌ها و بنادر و کارخانه‌های بزرگ و تجهیزات تولید و انتقال برق و آب و گاز باشد تا مردم را به واکنش علیه حکومت وادارند. آیا کسانی که تمنای اجرای عملیات وعده صادق۳ را از مسئولان دارند، نسبت به مسئولیت اجتماعی خویش برای زمینه‌سازی و افزایش تاب‌آوری مردم اندیشیده‌اند؟! نظر نویسنده البته ضرورت اجرای با قدرت عملیات است. در اینجا بر آنم یادآوری کنم عملیات وعده صادق۳ در ساده‌انگارانه‌ترین حالت نیز یک عملیات ملی با مشارکت همه مردم است. قصد بنده رسیدن به این نکته است که وظیفه موافقان عملیات تنها تشکیل اجتماعات چند هزارنفری که تداعی رفتارهای شعاری می‌کند، نیست. بلکه برخی از این اجتماعات دقیقا به مسئولان این پیام را می‌دهد که جامعه هنوز آماده پرتاب مشت آهنین به سمت دشمن نیست. مسئولان بایستی در این موقعیت همدلی ملی را کشف کنند. اگر بنا بر این باشد که وظیفه‌ای برای مردم در این عملیات در نظر بگیریم، یک پویش ملّی همگانی و گسترده است که ضرورت پاسخ و لوازم و عوارض آن را اطلاع‌رسانی کند و در محاسباتش نشان دهد که چرا حتی با لحاظ عوارض احتمالی، این عملیات، ارزنده و لازم است. عملیات وعده صادق۳ زمانی می‌تواند تمام عیار باشد که مردم به صورت تمام عیار وارد صحنه شوند. اجتماعات محدود نمی‌تواند عزم ملی را نشان دهد. ما نمی‌توانیم با سرمایه حداقلی به دست آمده از انتخابات گذشته، عملیات‌های بزرگ انجام دهیم. جمع و تفریق آراء نشان می‌دهد که جریان انقلابی کارهای نکرده فراوانی دارد. خیلی بیش از اجتماعات خاص با شرکت‌کنندگان خاص. مطالبات ملّی باید ظهور و بروزی بسیار قوی‌تر از این داشته باشند. به طوری که جمع و تفریق‌ها نشان دهد که اگر میدان قصد عملیات در خط مقدم را داشته باشد، خیالش از پشتیبانی راحت خواهد بود و دچار خلأ اراده و تصمیم در میانه میدان نخواهد شد. جریان انقلابی باید طرحی برای گفتگو با تمام مردم داشته باشد. باید بتواند به یک رابطه فعال اجتماعی برسد و همگان را به حیات سیاسی بازگرداند. اگر این مهارت و انگیزه و اراده در متن جامعه نباشد، مسئول مورد نظر به درستی درخواهد یافت که کشور آمادگی ضربات کوبنده به دشمن را ندارد. نه به خاطر اینکه قدرت مشت ندارد، بلکه مشخصا مشت دشمن به مشت ما شلیک نخواهد شد. مشت دشمن نقاط ضعف را نشانه خواهد رفت و اگر مردم یکپارچه و یکدل نباشند، این مشت می‌تواند دفاع ملی را فرونشاند و آسیب‌های جبران‌ناپذیری به بار آورد. ما انقلابی‌ها باید باور کنیم که انقلاب اسلامی با چند مسئول پیشرفت نخواهد داشت. انقلاب اسلامی از همان آغاز تا امروز متکی به حرکت مردم بوده است و خواهد بود. هر روز تنها به اندازه حضور مردم پیش خواهد رفت و اگر در مردم سستی به وجود بیاید، انقلاب نیز متوقف خواهد شد. حال اگر جریان انقلابی قصد ادامه مسیر را دارد، باید بتواند بدنه فعال و مسئولیت‌پذیر را در کف جامعه بزرگ‌تر و هماهنگ‌تر کند و بیاموزد که چگونه با کل بدنه ملت تعامل کند و اعتماد آنان را جلب کند و پیام‌های خود را به آنان برساند و پاسخ درست و دقیق و محکم را از آنان دریافت کند. جریان انقلابی باید بتواند اجتماع ملی شکل دهد و مطالبات ده‌ها میلیون نفری در سراسر ایران به وجود آورد و اتحاد کلمه را به رخ دیگران بکشد. دشمن با دیدن این قدرت اجتماعی ناگزیر به تغییر تصمیمات خصمانه خواهد بود و مسئولان خواهند توانست مصمم‌تر و سریع‌تر و قوی‌تر رفتارهای مخرب دشمن را پاسخ دهند.