پیامبران تکذیب می‌شدند، تحقیر می‌شدند، تخریب می‌شدند، تحریم و محاصره می‌شدند، تحریف می‌شدند، تهدید می‌شدند، اسیر و زندانی می‌شدند، رانده می‌شدند، کشته می‌شدند، قطعه قطعه می‌شدند. نه به خاطر اینکه ظلم می‌کردند یا به دنیای دیگران چشم داشتند. مسئله این بود که آنان آینده را نشان می‌دادند. چه آینده زمانی و چه زمانه‌ای. پیامبران هویت‌های ارتقاء یافته و خودمانی‌های فرارونده را آشکار می‌کردند. دشمنان و مخالفانشان ناراحت و عصبانی بودند از اینکه اگر بنا باشد آنچه را پیامبران می‌گویند در نظر بگیرند باید تمام خودخواهی‌هایشان را فدا کنند. آنها در خود امروز خودشان یک سلطان تراشیده بودند و می‌دانستند که در خود بزرگ‌تر سلطان نخواهند بود. عده‌ای هم در خود امروزشان سلطانشان را انتخاب کرده بودند و واگذار شده بودند. در خود بزرگ همه مسئولند. پیامبران به این دلیل ساده مظلوم شدند. غالب دشمنی‌های امروز با انقلاب اسلامی ایران نیز همین است. زیرا دارد سازمان سلطانی را در ایران و منطقه و جهان می‌شکند و آنان را رسوا می‌کند. اگر کانون حمله دشمنان ولایت فقیه و ولی فقیه است، بیهوده نیست. آنان فریب نظام‌های سلطانی را نمی‌خورند و دائم پنجره‌های آگاهی و بیداری را به روی مردم می‌گشایند و این یعنی تهدید وجودی سلاطین. اگر مردم بدانند که ذیل فشار سلاطین ذلیل و بی‌اختیارند، نخواهند پذیرفت که در این حال باقی بمانند.