دعوت به راهپیماییها و اجتماعات ملی-مذهبی-سیاسی برای برآمدن مردم است.
دعوت به شرکت در انتخابات در همین سیاست فهمیده میشود. حضور دائمی در صحنه سیاست باعث تولد و رشد مردم است. سیاست جایی است که مردم یکتن و یکدل و یکپارچه میشوند. سیاست عرصه قدرتطلبی و برتریطلبی نیست. عرصه مردم شدن است.
ولیّ فقیه در سدد آن است که نشان دهد این مردم سرمایه کافی برای ما شدن را دارند. حتی اگر دیگران نپسندند.
حال اگر این رهبر، سخن از مردم منطقه و مفهوم امت و حضور جهانی مستضعفان پای سفره مقاومت میزند، دارد آیندهسازی میکند برای مردم. مردم را بزرگ میکند. البته این بزرگی را تحمیل نمیکند. نمیخواهد بدنهای بادکنکی درست کند. میخواهد مردمی درست کند که به معنی واقعی کلمه بدنه هستند. زنده و رشد کننده. هوشمند و تصمیمگیرنده. بیدار و پیشرونده.
برخی مردم شدن مردمان منطقه را به ضرر ملت ایران قلمداد میکنند. این در حالی است که دیوارکشی بین مردم، آنان را کوچک و ضعیف میکند و بدنهسازی از آنان قدرت تصاعدی فزاینده به آنان میدهد.
بدنه بزرگتر درآمدهای بزرگتر و اقتدار بزرگتر و استقامت بزرگتر دارد.
نباید با ترویج خودخواهیها و وسواس در رفتارهای منیت محور مردم را دائم کوچک و کوچکتر کرد و هوش مرکزی و نهادی آنان را گرفت و به جناحهای قدرت سپرد. این راه دورتر هست، کندتر هست، اما زندهتر و واقعیتر است.
گاهی این مسئولان نیستند که مخاطب تعلل و شتاب هستند، بلکه مردمی هستند که هنوز موقعیت را نیافته. دلیلش میتواند طبیعی باشد. مثلا رشد ناگهانی صحنه و امتحانات بسیار بزرگ که فراتر از سرعت روند رشد مردم است. دلیل دیگرش میتواند فعالیت نامردمان و مردمگریزان و مردمستیزان باشد.
کسانی که اجازه نمیدهند صحنه به صورت واقعی دیده شود.
باید بیش از این راجع به مردم سخن گفت.
امام خمینی رحمت الله علیه سازمان بسیج مستضعفان را به این امید و آرزو تأسیس فرمودند. اما امروز نقشی را که برای بسیج مردمی مستضعفان تصور میکردیم نمیبینیم.
به چند علت: تبلیغات منفی؛ دشمنیهای بسیار؛ ضربههای سخت؛ مسیر دشوار و ناهموار و ناتوانی و کسر مهارت ما مردم.
بسیج در اوج حضور خود سازمانی رشد یافته مردمی است. هر چند بر اثر اتفاقات فشرده و سنگین پس از انقلاب، بسیج در برخی حوزهها فربه شد و بخشهایی از آن شناخته نشد و دیده نشد و رشد نیافت و البته تلاش دشمن برای خنثی کردن مردم و بسیج و ولیّ فقیه نیز بیتأثیر نبوده و نیست. بسیج حق مردم است. همه مردم.
اما امروز کمتر خبری از آن میشنویم و کمتر زندگی ما با آن گره خورده است.
بسیج در همان حضور محدودش دائما معجزه آفریده و این تجربه گرانبهای مردمی باید شناخته شود و پاس داشته شود. آنگاه مردمی چالاک و هشیار و فوی خواهیم داشت که قدرت انتخاب و اختیار و تصمیم و اراده انجام آن را خواهد داشت.
مردم باید یاد بگیرند که در فضای جامعه شدن چه امکاناتی در اختیار دارند و چه کارهایی میتوانند بکنند و چه فرقی دارد زندگی فردی و جمعی مردمی.
مردم باید یاد بگیرند مردمی زندگی کردن را. مردمی بودن فقط مخصوص مسئولان نیست. مردم باید با مردم شدنشان قدرت را متولد کنند. رشد دهند و تکثیر کنند.
مردم در این صورت نه تعلل میکنند و نه شتابزده میشوند. مثل دست که اگر چیزی چشمش را تهدید کند بدون هیچ تعللی برای دفاع پرتاب میشود.
بدن یعنی این. قدرت منتشر یعنی این. هوش منتشر یعنی این. تصمیم منتشر یعنی این. عمومی شدن حکومت یعنی این. مردم شدن یعنی این.