محرم امسال یاد میکنم در این روز ها از همه ی عزیزانی که سال گذشته در این جلسات نفس می‌زدند و الان اسیر خاک هستند. کسانی که با نام اباعبدالله رشد کردند و بزرگ شدند ولی اجل مهلتشان نداد و جان به محرم نرساندند و به دیار حق شتافتند. محمدحسن یکی از کسانی بود که اگرچه توفیق بزرگی نصیبش شد و سال گذشته ایام شهادت امام رئوف در سرزمین کرب و بلا دار فانی رو وداع گفت ولی نتوانست به محرم امسال برسد و باز هم شب سوم برایش این بیت شعر رو بفرستم که شاعر فرمود «ز خانه ها همه بوی طعام می آمد. ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم». با همین یک بیت کلی برای هم روضه میخواندیم و از راه دور اشک می‌ریختیم. حیف که رفیق عزیزم محرم امسال را ندید، اما جنس محرمش امسال از جنس ارباب بی کفن است. محمد حسن امسال محضر خود ارباب روضه میخونه و روضه می‌شنوه. محمدحسن از دنیا رفت ولی به جای خیلی بهتر از دنیا رفت و اگرچه ما رفیق عزیزی رو از دست دادیم ولی از اون بالا وقتی محضر حضرت روضه میخونه انشاالله ما رو هم یاد می‌کنه و ناممون رو تو روضه می‌بره و میگه که با این رفیقمون تو هیات گریه کردیم و سینه زدیم. آره رفیق رفیقش رو یادش نمیره. به خاطر همین شاعر میگه رفاقت خوبه با رفیقای امام حسینی. ما یه رفیق امام حسینی داشتیم که رفت محضر خود امام حسین تا از اون بالا و پیش ارباب ما رو یاد کنه و برامون دعا کنه که عاقبت بخیر بشیم و مثل خودش تو آغوش ابی عبدالله جون بدیم. والسلام سرباز وظیفه علی اکبر یزدیان ۱۵/۵/۱۴۰۱ ۸ محرم ۱۴۴۴ هیات فاطمیون @daghdaghemand