دقیقه های آرام
#نقد_کتاب #وقتی_دلی 🌱چشاندن شیرینی #اسلام به خواننده و نمایش زشتی و تاریکی جهالت 🌀سیر داستان سرگذش
📚 ✍️ 🌱برگی از کتاب: اگر از هر کسی در سراسر جزیره العرب می پرسیدی زیباروترین جوان حجار کیست؟ 😧بی شک پاسخ می‌شنیدی مصعب پسر عمیر. دخترانِ جوانِ خانواده های اعیان مکه، یکایک ، هم را خبر می کردند که مصعب، جوان برازنده ی مکه از سفر 🐫تجاری باز آمده و بزودی وارد شهر می شود. همگی دل❣️ از دست داده از زیارت این جوان رعنای عرب. هر کدام به بهانه ای از خانه بیرون می زدند و راهی بازارچه که بارانداز کاروان پدر مصعب بود. شور و لوله ای در دختران برپا بود و هر یک امیدوار به ربودن دل مصعب. مصعب که هنوز دختری دلش را نلرزانده بود.💔 🙂 خانواده های تجار و اعیان با شنیدن خبر بازگشت کاروان ، به بهانه های مختلف ، دختران خود را آراسته همراه خود می کردند تا بلکه نظر مصعب، سرور جوانان عرب، معطوف دخترشان شود 🤭که در اینصورت اسباب فخر و مباهاتشان می شد. مصعب با کاروان تجاری پدر ، حامل دیبا و حریر یمنی وارد شد. 👀بهانه‌ی حضور دختران نیز مهیا بود ، خرید حریر و دیبا. @daghighehayearam 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹