🕛به وقتش🕛
❇️راننده کامیونی وارد رستوران شد .
دقایقی پس از این که او شروع به غذا خوردن کرد ،
سه جوان موتور سیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راست به سراغ میز راننده کامیون رفتند .
بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن ، اولی سیگارش را در استکان چای راننده خاموش کرد . راننده به او چیزی نگفت .
دومی شیشه نوشابه را روی سر راننده خالی کرد و باز هم راننده سکوت کرد .
وقتی راننده بلند شد تا صورتحساب رستوران را پرداخت کند ، نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمین خورد ، ولی باز هم ساکت ماند
دقایقی بعد از خروج راننده از رستوران یکی از جوان ها به صاحب رستوران گفت : چه آدم بی خاصیتی بود ، نه غذا خوردن بلد بود ، نه حرف زدن و نه دعوا !
رستورانچی جواب داد :
از همه بد تر رانندگی بلد نبود ،
چون وقتی داشت می رفت دنده عقب ، 3 تا موتور نازنین را له کرد و رفت 😂😂😂😂
✅ مهلت دادن خدا هم گاهی منجر میشه به اینکه حال اساسی بگیره !!
💕ولَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوٓا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ ۚ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوٓا إِثْمًا ۚ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b