دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۱۸۵ 🔅•✾••┈ ☀️ پاسخ به نامه معاویه بسم الله الرحمن الرحیم 🔸از بنده خد
┈••✾•🔅 /قسمت ۱۸۶ 🔅•✾••┈ ☀️ادامه... پاسخ به نامه معاویه 🔸اما خداوند عزمی راسخ در حمایت از رسولش به ما عنایت فرمود تا از حریم او دفاع کنیم و حرمتش را پاس داریم و در تمام ساعات هولناک شبانه روز، با شمشیرهایمان به نگهبانی از او برخیزیم. افراد مومن ما به امید ثواب الهی، این پایمردی و دفاع از رسول خدا را انجام می‌دادند و افرادی از ما که ایمان نیاورده بودند، به سبب خویشاوندی و دفاع از خاندانشان، از او حمایت می‌کردند. اما کسان دیگری از قریش که اسلام آورده بودند، به اندازه خاندان پیامبر هراس نداشتند؛ زیرا یا به سبب هم پیمانی‌شان با دیگر قبایل، ریختن خونشان ممنوع بود یا عشیره و قومشان از آن دفاع می‌کردند. بنابراین خطر جهانی آنان را تهدید نمی‌کرد و در امان بودند. از هرگونه گزند قوم، تنها متوجه ما بود. 🔸البته این خواست خدا بود که باید چنان رقم می‌خورد، تا این که خداوند به رسولش فرمان هجرت داد پس از آن، اجازه جنگ با مشرکان را صادر فرمود. در جنگ‌ها نیز وقتی نبرد سخت می‌شد مبارزان را به میدان می‌خواندند، رسول خدا اهل‌بیتش را جلو می‌انداخت و آنها را سپر بلا قرار می‌داد تا دیگران یاران خود را در پناه ایشان، از هجوم نیزه‌ها و تیزی شمشیرها حفاظت کند. تا آنکه عبیده در جنگ بدر و حمزه در جنگ اُحُد و جعفر و زید در جنگ موته کشته شدند. کس دیگری هم بود، که اگر می‌خواستم نامش را ذکر می‌کردم. او نیز همانند آن شهیدانی که در رکاب رسول خدا به شهادت رسیدند، پیوسته آرزومند شهادت در راه خدا بود؛ ولی اجل آنان زودتر فرارسید و مرگ این یک تن به تأخیر افتاد. خدا آن شهیدان را غریق احسان خویش کرد و به سبب اعمال صالحی که از پیش فرستاده بودند، برایشان منت نهاد. 🔸و هرگز نشنیدم و ندیدم که در میان یاران رسول خدا، کسانی بهتر از آن شهیدان باشند که در اطاعت از پیامبر و در خیرخواهی برای او و در صبر و استقامت به هنگام سختی‌ها و خطرها، گوی سبقت را از دیگران ربوده باشند. البته مهاجران خوبی‌های بسیاری داشتند که همگان می‌دانیم و خداوند پاداش خیر به آنها اعطا فرماید. 🔸تو از حسادت من به خلفا و تأخیرم در بیعت با آنان و ظلم در حق آنان یاد کردی. درباره ظلم، پناه بر خدا از اینکه ظلمی کرده باشم؛ ولی درباره تاخیر در بیعت و ناخوشایندی از کاری که آنان کردند، از کسی پوزش نمی‌طلبم؛ زیرا هنگامی که خداوند متعال جان پیامبرش را گرفت، قریش گفتند باید امیر از ما باشد و انصار گفتند باید امیر از میان ما باشد. قریش در مقابل انصار استدلال کردند که چون محمد رسول خدا از ما بود، ما به امیری سزاوارتریم. انصار نیز این حق را برای آن‌ها پذیرفتند و سلطنت حکومت را به آنان سپردند. آرشیو تخصصی کتاب http://eitaa.com/joinchat/2158231571C5c516c51de دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist