🍂 🔻 /۶۱ ماموریتی برون مرزی نوشته: ابوحسین ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ادامه گزارش: ..چند قدمی جلوتر، پلیس راهنمایی گواهی نامه رانندگی از سیدصادق خواست و سید صادق گواهی نامه جعلی خود را که نشان می‌داد ۲۷ ساله است به پلیس راهنمایی ارائه داد. به آینه‌های ماشین و چرخ‌های آن نگاهی انداخت و سپس اجازه عبور داد. دو نهر به عرض ۱۵ از غرب به شرق، داخل العزیر وجود داشت که چهار پل بتونی روی این دو نهر نصب شده بود. یک پل دیگر هم در غرب العزیر روی رودخانه دجله دیده می‌شد. از العزیر به بعد، جزو استان بصره محسوب می‌شود. در سد راه ابتدا از شهر القرنه که محل تلاقی دو رودخانه دجله و فرات بود گذشتیم. یک پل عظیم و متحرک جهت عبور کشتی‌ها روی رود فرات وجود داشت که تا کنون دو فروند از هواپیماهای ما در آن جا سقوط کرده اند، در دو طرف جاده، یگان‌های پشتیبانی قوات محمدالقاسم المقداد قوات سعد با ذکر نام مستقر بود. ابتدای شهر سه راهی وجود دارد که یک راه آن به نشوه می‌خورد. در انتهای شهر ناصریه و ابتدای شهر بصره یک مرکز دژبانی وجود دارد که فقط هنگام خروج از بصره، ماشین‌ها را بازرسی می‌کنند. شهر بصره از چند قسمت: عشار-بصره‌ی قدیم – بصره‌ی جدید- و غیره تشکیل می‌شود. ابتدا به طرف بصره‌ی قدیم و سپس به طرف بازار کویت بصره رفتیم. بازار بسیار شلوغ بود. در آن جا نهار خوردیم و چند مجله و کتاب خریدیم. اطراف اداره‌ها و سازمان‌های دولتی سنگر بندی شده بود. در خیابان‌ها سنگر‌های اضطراری احداث شده بود از بصره به طرف زبیر رفتیم. در پ راه زبیر – بصره، از روی پل بزرگی که بر روی قنات (کانال) زبیر احداث شده بود گذشتیم. عرض قنات (کانال) حدودا صد متر بود و از کنار آن یک جاده‌ی آسفالته می‌گذرد. ساعت ۲:۳۰ به شهر زبیر رسیدیم. زبیر دارای مساجد بسیار بزرگ می‌باشد که بیشترشان متعلق به اهل سنت هستند. جاده‌های زیادی میان بصره و زبیر و شعیبه که بیشترشان بهم متصل می‌شوند وجود داشت. سپس به خانه‌ی یکی از دوستان سیدهاشم در زبیر رفتیم. ابتدا یک پیرزن و سپس دوست سیدهاشم از ما استقبال کردند. آنها وضعیت جبهه‌ها را از ما پرسیدند و ما وضع شهر زبیر را که به شدت گلوله باران کرده است که فقط قسمتی از آسفالت ها‌ی جاده را کنده است و هیچ آسیبی به کسی نرسانده است. نکته‌ی قابل ذکر این است که رفت و آمد در تمام شهر‌های استان بصره، عادی بودو هیچ آثاری از خرابی که نشان بدهد توپخانه‌ی ایران آن جاها را زده باشد وجود نداشت. فقط کنار یک مسجدی در ابتدای شهر زبیر تخریب شده بود. پیرمردی که داخل خانه بود، ۱۸ سال در شرکت نفت ایران کار کرده بود و به زبان فارسی آشنایی داشت. او در مورد قنات زبیر گفت که دیروز یک کشتی جهت آزمایش وارد قنات شده است. ┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ همراه باشید کانال حماسه جنوب، لینک عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂