🍂 طنز جبهه دینم دراومد •┈••✾💧✾••┈• 🔸 اسمش سید حسن بود ولی از بس از واژه "برنامه" استفاده می کرد به او می گفتیم "سید حسن برنامه". معمولاً کارها و الفاظی بکار می‌برد که همه عتیقه می شدند و سال‌ها ورد زبان همرزمان، و بهانه ای برای خندیدن می‌شد. آنروز هم در آب های سرد پلاژ تمرین غواصی می کردیم و توان‌مان از شدت خستگی به تحلیل رفته بود. شنا کردن با آن لباس و کفش‌های مخصوص که به آن "فین" می گفتیم اشکمان را در آورده بود. یکی باید چیزی به فرمانده می گفت تا مقداری کوتاه می آمد و تخفیفی به ما می داد. در این افکار بودیم که صدای سید حسن در حالی که دندان هایش از سرما به هم می خوردند و نمی توانست به خوبی صحبت کند بر روی فرمانده بلند شد که "بابا دینمون در آومد"🗣😭 فرمانده هم که در آن اوضاع صدایش را به خوبی نمی‌شنید فریاد زد که "چی شده؟ فین‌ت از پات در اومده؟ " و باز فریاد سید حسن بلندتر که 😫🗣" "می گم دینم در اومده! بابا دینم😱، نه فینم!!!" 😄 و کمتر جلسه ای بود که تا امروز ذکری از این خاطره نشده باشد. سید صدر •┈••✾💧✾••┈• http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂