ویرانه❤️‍🔥عشقِ بیگانه🍊💚
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_دل_دیوانه #402 _ الان که دیگه به ثبات رسیدی. تکلیف زندگیت معلوم شده مدرکت رو
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 _ خب تا کی؟ _ نمی دونم. فقط می دونم اصلا نه وقت دارم به این چیزا فکر کنم. نه حوصله. خودت شرایط منو می دونی. _ کی می خوای با این ماجرا کنار بیای؟ _ از کجا می دونی همین الان کنار نیومدم؟ _ معلومه نیومدی دیگه. _ ینی چون فعلا نمی خوام ازدواج کنم ینی کنار نیومدم چه ربطی داره. _ راستش. همکار بابات بود. همون که سرش طاسه _ خب؟ _ اجازه گرفته واسه پسرش بیاد خواستگاری. اخم کردم و گفتم : خب؟ _ خب چی؟ _ چی گفتید؟ رد کردید دیگه؟ _ خب... نه. چرا باید رد کنیم؟ با بهت گفتم: مامان؟ _ یامان @deledivane 😌😘😍❤️‍🔥