ویرانه❤️‍🔥عشقِ بیگانه🍊💚
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_دل_دیوانه #464 - میتونم با شرایطش کنار بیام یا نه. - ولی یه چیز بگم؟ - چی؟
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 بعد با اطمینان گفتم : مطمئنم. ولی نمی تونم با همین صراحت جلوی خانواده ها حرفی بزنم. - خب پس. صبر کن و منتظرش بمون تا برگرده. یکم خیره به علی نگاه کردم و بعد گفتم : یهو یه صدایی درونم گفت تو از کجا تو زندگیم پیدات شد. - من؟ - آره. خیلی خوب و درست داری تمام ابهام های درونم رو از بین می بری. خنده ریزی کرد و گفت: ما مخلص شماییم دلارام خانم. - واقعا امیدوارم کنار یه دختر خوب خوشبخت بشی علی. - هعی. از ما دیگه گذشت. پیر شدیم. - چی میگی؟ کجا پیر شدی؟ ولی باید خودم برات آستین بالا بزنم. به تو باشه تا ده سال دیگه هم زن نمیگیری. - عه. اقدام که کردم نکردم + @deledivane 😌😘😍❤️‍🔥