بچه ها را دیده اید؟ کفش باباهایشان را می پوشند که هزار سایز بزرگتر از پایشان است؟ کیفشان را برمی دارند که دوبرابر هیکل خودشان است؟ با یک جمله هم همه چیز را حل می کنند. مثلا من بابام! بعدش سرکار می روند. رانندگی می کنند، خرید می روند.... امروز اگر مکه بودم، حتما خودم را می رساندم بالای جبل النور، توی غار حرا می نشستم. یک سوره ی علق هم باز می کردم توی گوشی ام. بعد به خدا می گفتم: مثلا من حبیب تو هستم! تازه شناسنامه ام را هم ببین. چهل سالمه. مثلا تو من را انتخاب کن! مثلا با من حرف بزن. مثلا چیزهایی را به دلم وحی کن. مثلا من ظرفیتش را دارم. شاید کمی شبیه پیامبر شوم... دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://eitaa.com/dimzan https://ble.ir/dimzan