(١) ✳️✳️✳️✳️✳️✳️ ❓پرسش: چگونه خدایی را که نمی‌بینم بپرستم؟ اصلا مگر خدا به پرستش ما نیاز دارد؟ 🖊️پاسخ: 📎(قسمت اول) 👈درک خداوند همانند درک انسان نسبت به انسان دیگر و یا موجودات دیگر در این عالم نیست. خداوند از جنس ماده نیست و نمی‌شود او را از طریق حواس ظاهری شناخت. نمی‌شود او را همچون جسمی تصور کرد و به سخنان او گوش داد. 📌علت مطلب این است که خداوند ماده را آفرید ولی خودْ ماده نیست؛ خداوند جسم را آفرید ولی خودْ جسم نیست؛ خداوند عالم را آفرید ولی درک او در قالب محدود این عالم محقق نمی‌شود، چرا که خالق محدود است ولی خود نامحدود می‌باشد. 📌این همان تعبیر زیبایی است که خداوند متعال در قرآن از خود ارائه می‌دهد: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ...»(١). اما چگونه نوری؟ اگر خداوند ماده نیست، پس تعبیر او به نور چیست؟! ادامه آیه بیان‌گر مطلب است: «...خداوند نور آسمانها و زمین است مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی ( پر فروغ ) باشد ، آن چراغ در حبابی قرار گیرد ، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان ، این چراغ با روغنی افروخته می شود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی ( روغنش آن چنان صاف و خالص است که ) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله ور شود نوری است بر فراز نوری و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می کند، و این مثلها را خدا برای مردم می‌زند و خداوند به هر چیزی داناست.» 📌خداوند متعال به وضوح در این آیه تعبیر خود به نور آن هم با آن اوصاف دقیق و زیبا، مَثَل برای بشر می‌داند، تا فهم انسان محدود از نامحدود آسان شود. 📌با روشن شدن این مطلب آشکار می‌شود که پرستش چنین خداوندی هم مادی نیست، ولی چون قالب انسان مادی است، برای پرستش خداوند باید از اسباب مادی کمک بگیرد. یعنی نماز بخواند و با همین جسم مادی به رکوع و سجده رود، با همین جسم مادی صدقه دهد و جهاد کند. 📌و جالب این که حتی رسول خدا نیز انسان و از جنس ماده است: «قل إنما أنا بشرٌ مثلکم».(٢) و او نیز نمی‌تواند خداوند را ببیند و لمس کند: «شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب‌، یا رسولی می‌فرستد و به فرمان او آن چه را بخواهد وحی می‌کند، چرا که او بلند مقام و حکیم است‌.» (٣) 📌حال، همین رسول به ما یاد داده است که پرستش خدای ندیده چگونه است. آن چه مهم است این است که پرستش خداوند، انسانِ خداندیده را به جایی می‌رساند که جز همان خداوند را نمی‌بیند! به همین دلیل امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) می‌فرماید: «آیا چیزی را که نبینم می‌پرستم؟!». و در ادامه می‌فرمایند: «ديده ها هرگز او را آشکار نمی بينند، امّا دل ها با ايمان درست او را در می يابند. خدا به همه چيز نزديک است، نه آن که به اشياء چسبيده باشد؛ از همه چيز دور است، نه آن که از آنها بيگانه باشد؛ گوينده است نه با انديشه و فکر؛ اراده کننده است، نه از روی آرزو و خواهش؛ سازنده است نه با دست و پا، لطافت دارد نه آن که پوشيده و مخفی باشد؛ بزرگ است نه با ستمکاری؛ بيناست نه با حواس ظاهری؛ مهربان است نه با نازک دلی؛ سرها و چهره ها در برابر عظمت او به خاک افتاده، و دل ها از ترس او بی قرارند.»(۴) 📌چنین امامی در جای دیگر می‌فرماید: «پندارها برای او صفتی بیان نمی‌توانند و عقل‌ها از درك كیفیت دور مانده‌اند. نه جزیی برای او قابل تصور است و نه او تبعیض‌پذیر است. و نه چشم‌ها و قلب‌ها می‌توانند او را به درستی فراگیرند. خدا برتر از آن است كه عظمت خدایی او با دل یا چشم، فرا گرفته شود.»(۵) 👈پس باید خداوند را از نشانه‌های او در آفرینش درک کرد. ادامه دارد... 🔘🔘🔘🔘🔘🔘 ١. نور، ۳۵. ٢. کهف، ١١٠. ٣. شوری، ۵١. ۴. نهج‌البلاغه، خطبه ١٧٩ ۵. همان، نامه٣١.