در یا رب ز کرم درى به رویم بگشا راهى که در او نجات باشد بنما مستغنی ام از هر دو جهان کن به کرم جز یاد تو هرچه هست بر از دل ما * یا رب ز کرم حال دعا بخش مرا از حال دعا جرم و خطا بخش مرا تا امشب اگر مرا نیامرزیدى امشب به على مرتضى بخش مرا * یا رب مددى که بى پناهیم همه اى بحر کرم غرق گناهیم همه اى باعث روسفیدى رو سیهان بر ما نظرى که رو سیاهیم همه * یا رب تو به فضل خویش دلشادم کن گشتم ز گنه خراب آبادم کن بگریختم از درگه تو یک چندى بد کردم و بازگشتم آزادم کن * یا رب مکن اندر صف محشر خجلم من کرده گناه و پیش خود منفعلم اندر دو جهان ببخش و رحمى بنما چون غیر تو امّید نباشد به دلم * عصیان خلایق از چه صحرا صحراست در پیش عنایت تو یک برگ گیاست هرچند گناه ما کشتى کشتى است غم نیست که رحمت تو دریا دریاست شاعر: @dobeity_robaey