🔵 نفرین من ملک فاروق را کشت!
#طنزیم_خاطرات_دربار ☺️
#قسمت_هفدهم
#تاجالملوک
رضا که در تبعید ریغ رحمت را سر کشید خواستیم جنازه اش را به ایران بیاوریم اما انگلیسی ها اجازه ندادند و گفتند رضا را در مصر دفن کنید تا نزدیک ما باشد و هر وقت که دلتنگش شدیم برویم و فاتحه اش را بخوانیم!
فاروق در عالم قوم و خویشی چیزی برای جنازه رضا کم نگذاشت و او را طبق شعائر و رسومی که برای دفن سلاطین مصر اعمال می شد مومیایی و چال کرد!
آن موقع چقدر دعایش کردم اما غافل از این که او همه این کارها را به طمع مال دنیا انجام داده بود!
بعد از جنگ جهانی دوم که محمد رضا کمی جنم پادشاهی به دست آورده بود برای انتقال جنازه پدرش به تهران اقدام کرد، فاروق اموال و جواهراتی را که همراه جنازه چال کرده بودیم گرو نگه داشت و گفت تا طلاق نامه و مهریه و شیر بهای فوزیه را ندهیم جواهرات را پس نمی دهد.
قاطی آن اموال شمشیر جواهر نشان با ارزشی بود که هنوز هم حسرت از دست دادنش را میخورم، البته آن اموال به فاروق هم وفا نکرد و با نفرین من سفلیس گرفت و گور به گور شد، آه مظلوم گیرا ست!
💢 نگاه جدی و طنز به تاریخ دو پهلوی در
@dopahlavi