گلِ خوشبویِ بی مانندِ محبوبِ دل و‌ جانم ز سودای شمیم تو بدان هر دم پریشانم ولی وصل وداد ما فقط یک شبهه میباشد که تو شایسته ی مصری و من یعقوب کنعانم شرار آتش نمرود در چشمان تو برپاست و حالا من خلیلم یا که شمسی خود نمیدانم همه شب بزم می‌چینم به فکر بودن با تو فراموشم شود شاید، چرا اینگونه ویرانم صنم با چهره ی ماهت شبم را نور می‌بخشی تو تنها معنی عشقی تو ای ماه فروزانم 💠 @e_adab 💠