در آستانه دیدار رمضانی تشکلهای دانشجویی با رهبر انقلاب، خط حزبالله بررسی میکند
۴ اصل غلبه گفتمانی
در دیدار سال گذشته، رهبر انقلاب یک مطالبهی صریح و جدی از دانشجویان داشتند: غلبهی گفتمان انقلاب در دانشگاهها. «توصیهی بعدی؛ تلاش جدّی و همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه. نگویید در دانشگاه دیگر نمیشود کاری کرد؛ شنفتم این را که بعضیها میگویند که «آقا، دیگر در دانشگاه نمیشود کاری کرد»؛ نه آقا، در دانشگاه خیلی میشود کار کرد، اتّفاقاً در دانشگاه باید کار کرد. چه کسی باید در دانشگاه کار بکند؟ شما. شما تشکّلها هستید که در دانشگاه باید کار بکنید.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷) حال در آستانهی دیدار مجدد با رهبر انقلاب، جریان دانشجویی در راه تحقق این مطالبه، باید به چند موضوع توجه جدی داشته باشد:
۱. تماشاچی نباشید
اول آنکه اگرچه این گزاره درست است که «مطالبهگری» یکی از اجزای اصلی جریان دانشجویی است، اما جزء اصلی دیگر این جریان هم، «اقدامات و فعالیتهای عینی» است. و اساسا مطالبهگری در نسبت با مجموعهی عملکردها است که معنا پیدا میکند. مطالبهگری بدون اقدام و عمل لازم برای تحقق آرمانها، به مرور ممکن است به"نق زدن"، و پس از آن، تبدیل شدن به یک عنصر «تماشاچی» بینجامد. برای همین هم، رهبر انقلاب در همین دیدار، خطاب به تشکلهای دانشجویی فرمودند: «تشکّلها نقش فعّال داشته باشند و تماشاچی نباشند. تشکّل نباید بنشیند، در یک حادثهای که پیشرفتی هست اظهار خوشحالی کند، در یک حادثهای که مثلاً پسرفتی هست احساس حزن و اندوه بکند؛ نه، باید فعّال باشد، در هر دو جا باید فعّال باشد؛ تماشاچی نباشد.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
۲. واقعیات را ببینید
دوم آنکه آفت دیگری که در این مسیر ممکن است گریبانگیر جریان دانشجویی شود، آرمانگرایی صرف، و عدم توجه به واقعیتهای میدانی است. آفت آرمانگرایی صرف، تبدیل شدن تدریجی انسان آرمانگرا، به یک عنصر منزوی و منفعل است. در حالیکه «شما وقتی آرمانگرا هستید و میخواهید به سمت این آرمان حرکت بکنید، باید توجّه داشته باشید که اینجوری نیست که انسان با معجزه خودش را به آرمان بتواند برساند؛ نه، مشکلاتی وجود دارد، موانعی وجود دارد؛ لابهلای این موانع باید راه را پیدا کرد... من عرض بکنم قطعاً و یقیناً راه وجود دارد؛ بگردید آن راه را پیدا کنید. واقعبینی یعنی این.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
۳. ناامید و مأیوس نشوید
مسئلهی سوم، که از دل مطالبهگری بدون عمل، و آرمانگرایی بدون واقعبینی ممکن است بیرون بیاید، «ناامیدی و مأیوس» شدن از ادامه دادن و کار و فعالیت و مبارزه است، در حالیکه حتی از شکستها هم نباید مأیوس شد. «از شکستهای مقطعی هم دانشجو نباید مأیوس بشود؛ این را توجّه داشته باشید؛ اینکه حالا یک جایی ما گفتیم [ولی] نشد، در یک جایی فلان مقصود را داشتیم [ولی] تحقّق پیدا نکرد؛ مطلقاً بایستی اجازه ندهید که یأس و ناامیدی بر شما غالب بشود. اگر بنا باشد که انسان از شکستها مأیوس بشود، ما صد بار باید در دوران مبارزه و صد بار باید در جنگ هشتسالهی تحمیلی مأیوس میشدیم، عقبنشینی میکردیم... نخیر! یأس بهخاطر ناکامیهای مقطعی و موقّت، مطلقاً در زندگیتان راه نداشته باشد.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
۴. با مخاطبین ارتباط برقرار کنید
برای قانع ساختن "قلب و ذهن" مخاطب باید وقت گذاشت، که وقتی قلبها و ذهنها همراه شد، آنگاه جسمها نیز همراه خواهد شد و به میدان خواهد آمد. برای این همراهی اما، بسنده شدن به تخاطب در فضای مجازی، صرفا جوابگو نیست. باید رودررو با مخاطب نشست و بحث و صبحت کرد و حتی با او رفیق شد. «فضای مجازی چیز خوبی است، فرصتی است امّا کافی نیست. بعضیها چسبیدهاند به فضای مجازی -توئیتر و مانند اینها- برای اینکه پیامهایشان را برسانند، این فایده ندارد؛ تخاطب واقعی لازم است، میزگرد لازم است، سخنرانی لازم است، نشریه لازم است، بحثهای دونفره و سهنفره لازم است، جلسات تحلیل لازم است؛ اینجور با مخاطبینتان بنشینید.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
https://eitaa.com/e_beman