🍀🌹🌙اشعار میثم مطیعی مداح اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در وصف ماه مبارک رمضان و دیگر مسائل اخلاقی و سیاسی مادران شهدا! ‌عید مبارک باشد ای خوشا صبر شما، عید مبارک باشد همسران شهدا! همسفران شهدا! عید شد، می‌ر‌سد از فاطمه عیدی به شما موسم بندگی یار مبارک باشد مردم ای مردم بیدار! مبارک باشد عید فطر آمده، باشیم به فکر فقرا عید فطرآمده، «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا» مردم ما دلشان صبر زلالی دارد سفره کوچکشان نان حلالی دارد همه هستند اگر نوبت ایثار شود پای کارند اگر موسم پیکار شود گله‌مندند ولی حُجب و حیایی دارند مردم ما چه گذشتی، چه وفایی دارند ای نشسته صف اول! صف ایثار آنجاست آن سوی «نرده»... ببین... لذت دیدار آنجاست نکند «نرده» میان تو و مردم باشد دردِ دل‌ها پسِ این فاصله‌ها گُم باشد دوستان! صدق و صفای دهه شصت چه شد؟ راستی حال و هوای دهه شصت چه شد؟ آن مدیران جوانی که جهادی بودند بی‌تکلّف، ز همین مردم عادی بودند شور آن شعله مگویید که خاموش شده «اختلاس» آمده، «اخلاص» فراموش شده ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز مانده بر شانه تو بار امانت برخیز عَلم داد برافراز، که ملت هستند دل به شاهینِ ترازوی عدالت بستند همتت قطع ید دانهدُرشتان باشد وای اگر دزدی از این قافله آسان باشد وای اگر توصیه و نامه پذیرد قاضی داد و بیداد اگر رشوه بگیرد قاضی شکر کن، این‌همه نعمت نرود از دستت قدر دان، فرصت خدمت نرود از دستت صف اول، صف خدمت، صف مردم‌داری یک نفر نیست مخاطب، همه هستند آری گر به یک نقد رود صبر و قرارت از دست صف اول منشین، بین جماعت جا هست سعی کن در سعه صدر شوی پیش‌قدم رهبری گفت که من نیز صف اولی‌ام گوش کن قصه پرغصه بیکاران را شِکوه کارگران و کامیون‌داران را چه شده ارز؟ که مات‌اند همه تاجرها نرخ مسکن چه شد؟ آه از دل مستأجرها کاش آرام کنیم این نگرانی‌ها را سعی ما سد کند این موج گرانی‌ها را معدن رنج، دل کارگران است هنوز چشم مردم به عدالت، نگران است هنوز میز را طعمه مکن ای که امیدی ست به تو آن سوی میزِ تو چشمان شهیدی ست به تو گره ار وا نکنی خود گره کار مباش برنمی‌داری اگر بار کسی، بار مباش همنشین با فقرا باش، همین است بهشت خانه کن در دل ایتام چنین است بهشت عید شد، آمدن عید مبارک بادت وان مواعید که کردی، نرود از یادت عید رسوا شدن دشمن پیمان‌شکن است روز یکدل شدن و جشن خروش وطن است شد عیان بر همه دنیا که چهل سال چرا بود ورد لب ما، مرگ به تو آمریکا... چند روزی به تو و عهد تو دادیم زمان چند روزی محک تجربه آمد به میان تا سیه‌روی شود هر که در او غش باشد تا سیه‌روی شود هر که دُروغش باشد هان! مپندار که پیمان‌شکنی آسان است نقض این عهد میندیش که بی‌تاوان است پنجه در پنجه مشو روبهکا! با شیران آن که با آن طرفی، جان جهان است: ایران یک‌شبه بر طمع خام شما پایان داد موشک ما که در آفاق شما جولان داد پشت گوشت بنویس این سخن، این سیلی را که یکی گر بزنی، می‌خوری از ما ده تا شریان‌های حیاتی جهان در کف ماست تنگه هرمز و دریای عمان در کف ماست صبر کن روز پریشان شدنت نزدیک است لحظه سختپشیمان شدنت نزدیک است قفل تعلیق به امید خدا میشکنیم هرچه زنجیر کشیدی همه را میشکنیم چرخه هسته‌ای از نو به تکاپو افتد آب رفته همه باز آید و در جو افتد دست تو رو شد و شرّت کم و ننگت افزون https://eitaa.com/e_beman کانالی تحلیلی و بصیرتی ویژه جامعه نخبگانی