آسمان شب غزه به خروش آمده بود
زآتش هُرم یتیمی که به جوش آمده بود
سنگلاخی که به دیباچه ی آثار ستم
نقش پیمانه ی خونین نقوش آمده بود
غرش موشک و پرواز ابابیل سپهر
نگران بر سر صهیون وحوش آمده بود
زلف سالار شهیدان گره از حلقه گشود
مست و شیدای حریمی که به هوش آمده بود
نرگس صخره و اقصی نگران سوی افق
نسل سلمان نگرد زانکه خموش آمده بود
غزه مهمان شده بر سفره ی سجیل امید
منتظر بهر مناجات سروش آمده بود
آنکه نعمت شده بر غزه و لبنان و یمن
نقمتی بر سر صهیون چموش آمده بود
طفل غزه شبش آرام به بالین آمد
درب خیبر چو به بازار فروش آمده بود
✍سیدروح الله حسینی