✅ جز این چاره چیست؟!
دستگاههای حاکمیتی در دوره جدید باید با تشریک مساعی چند مسئله اساسی را مورد توجه قرار داده و برای آنها چاره جویی نمایند؛ قبل از آنکه دیر شود!
۱) کاهش مشارکت مردم در انتخابات اخیر؛ حال که با حضور معنادار همه جریانهای سیاسی در انتخابات، همچنان مشارکت ۴۰ و در دور دوم ۵۰ درصد بود، این نشان از یک اشکال جدی در حکمرانی است که همه اجزای حاکمیت به دور از دعواهای جنایی باید برای اصلاح آن اقدام نمایند.
۲) مشکلات اقتصادی و معیشتی به یک چالش اساسی در حکمرانی نظام اسلامی تبدیل شده و افکار عمومی را به شدت دل آزرده کرده و در این میان موضوعات دیگر از دید عامه جامعه چندان محل اعتنا نیست، مگر آنکه این مشکل برطرف شود و برای حل آن نیز همکاری همه قوا از جمله مجلس و دولت ضروری است .
۳) ضعف تدابیر در بدنه حاکمیت در موضوعات مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... غیر قابل کتمان است. یکی از اثرات منفی جناح بازیهای سیاسی، گماردن برخی افراد کم توان در مسئولیتهای خطیر است و لذا عبور از قالبهای قدیمی دولت اصولگرا و یا اصلاح طلب، لازم و ضروری است و باید شایستگی انجام مسئولیت مد نظر قوای سه گانه و نهادهای حاکمیتی در گماردن افراد در پستهای مدیریتی باشد.
۴) گسترش فسادهای اقتصادی اولین ثمره نظارتهای کم اثر و غیر فنی است. کشف فسادها ریز و درشت در حالی صورت میگیرد که دستگاههای متعدد نظارتی مدعی عملکرد مطلوب خود هستند، فلذا تجدید نظر اساسی در عملکرد این دستگاهها و اعمال نظارتهای فنی موثر و فنی به دور از هیاهوهای سیاسی، ضرورت انکارناپذیری پیدا کرده است .
۵) تشدید تحریمها و تغییرات احتمالی در عرصه بینالملل, میطلبد که قوای سه گانه و نهادهای حاکمیتی تمرکز خود را بر تدابیر جدید جهت مقابله با آنها و حفظ منافع ملی کشور و کاهش درد و رنج مردم قرار دهند و این میسر نخواهد بود مگر آنکه از منازعات بیحاصل جناحی عبور کرده باشند .
۶) تحولات منطقه سرعت زیادی پیدا کرده که البته به نفع ملتها و به ضرر قدرتهای سلطه جو است، اما همین امر هوشیاری مضاعف مسئولان امر را میطلبد که لازمه آن البته همراهی و وفاق ملی است .
۷) جنگ شناختی با ابتنای بر رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی، بسیار خطرناکتر از گذشته در حال هجمه است، آنها در این جنگ اصل نظام و حتی جغرافیای کشور را هدف گرفتهاند و حال چقدر دردآور خواهد بود که ظرفیتهای کشور به جای مقابله با آن صرف رقابتها و منازعاتی شود که حاصلی جز غفلت از تهدیدات اصلی را به دنبال نخواهد داشت.
سخن آخر آنکه در شرایط کنونی چارهای جز اتفاق نظر روی منافع ملی و بسیج امکانات و ظرفیتهای کشور برای حل مسائل گفته شده نداریم و اگر جز این کنیم، چه بسا همه داشتههای این انقلاب عظیم را با خطر مواجه کنیم، امید که چنین مباد!
قاسم حبیب زاده