. |⇦•مارو توی بازار شام.... و توسل به سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌ حسین سیب سرخی ●━━━━━━─────── ما رو توی بازار شام می‌گردوندن دلِ مارو با طعنه‌ها می‌سوزوندن رویِ خاکا مارو کشوندن، واویلتا کجایی داداش زینبت شد آواره کجایی داداش خواهرت تو انظاره غمِ دل من بی‌شماره، ای حسینم دق میکنه بی تو این خواهرِ تنها یادم مگه میره دروازه ی ساعات رفته خواهر به اسارت داداش تو خرابه، جا مونده رقیه ات حالِ منه جا مونده رو کی می‌دونه دلِ منو دوری تو می‌سوزونه می‌خونه دلم عاشقونه، حسین آقا مگه دلِ نوکر چقدر طاقت داره ببین آقا چشمام بازم خون میباره دل دیوونَم بی‌قراره، حسین آقا داغیِ تو سینه تقدیرِ من اینه نوکر حرمت رو امسال نمی‌بینه دورم از کربلا امسال حالم رو عوض کن، محولُ الاَحوال اگه نگیری دستمو از دست میرم بنویس آقا کربلا توو تقدیرم تویی آقا نعم الامیرم، حسین آقا رویِ دلِ من حک شده یا ثارالله نبضِ دلِ من میزنه یا ثارالله نَفَسِ تو مثل مسیحا، حسین آقا! تویی آقا نعم الامیرم، حسین آقا! ای آب حیاتم، کشتی نجاتم چشمامو می‌بندم تو کرب و بلاتم ارباب! دلِ نوکرو دریاب منم و غمِ دوری با چشای پر از آب *سلام بر بدنهایی که افتاد تو بیابون ها، چه بدنهایی؟! دستور دادن اسباشون رو نعل تازه بزنن ، گفت داداش میخوای بدونی چی شد؟..* داره میزنه دست و پا وای از گودال چه غریبونه خواهرش میره از حال اگه بدنش میشه پامال، واویلتا چی بگم از اونجایی که می‌دید زینب رو تنِ داداشش میرن صد تا مَرکب رسیده جونش دیگه بر لب، واویلتا تویی آقا نعم الامیرم، حسین آقا! دل دیوونم بی‌قراره، حسین آقا! زینب داره از دور، گودالو میبینه میبینه یه نامرد، میشینه رو سینه چشمات، باز ابر بهاره غارت شده حتی پیراهنِ پاره ــــــــــــــــــ سلام_الله علیها ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇