حرم... زندگی چیست؟ داستانِ حرم پر کشیدن در آسمانِ حرم با همین داستان بزرگ شدیم جان‌مان بسته شد به جانِ حرم دل بریدیم از زمین وقتی جان گرفتیم با اذانِ حرم بال پروازمان عطا کردند تا نشستیم در أمان حرم ما که هستیم بی‌حرم، هیچیم هرچه داریم هست از آنِ حرم با نخستین سلامِ‌مان خورده رویِ دل‌هایمان نشانِ حرم ما نمک‌گیر سفره‌ی عشقیم سال‌ها خورده‌ایم نانِ حرم شاملِ حالمان شده یک عمر این‌همه لطف بیکرانِ حرم همگی شاعریم و می‌گوییم توی هر شعر عاشقانه : حرم کاش قسمت شود که جان بدهیم مثل خیلِ مدافعان حرم