. دلم آغوش گرم تو رو میخواد خرابه سرده و دارم میلرزم هوا سرده ولی عیبی نداره من از تاریکی ها خیلی میترسم از کسیکه سر تو رو، رو نیزه بست بدم میاد از اون که دندون تو رو، با سنگ شکست بدم میاد ....................................................... چقد بالا نشستی روی نیزه مگه بابا جونم دختر نداری؟ مگه قهری با من بابای خوبم؟ دیگه منو رو زانوت نمیزاری؟ پلکای غرق خونتو، انقد به روی من نبند.... بابای خوشگلم بیا، بازم به روی من بخند.... ...................................................... چشام بی سو شده دستام میلرزه بیا بابا ببین رنگم پریده موهای سوختمو نبین بابایی نپرسی که چرا قدم خمیده این ادمای بی ادب، به ما حرفای بد زدن تو بیابون یه نیمه شب، به دخترت لگد زدن