🗓سالروزاولین‌دستگیری استادخامنه‌ای 🏳️درپی افشای فاجعه‌فیضیه درسال۴۲ 💠رهبرانقلاب ‼️ایام این زندان گرچه به درازا نکشید، اما فوق‌العاده وحشتناک بود؛ زیرا این نخستین تجربه من بود. وانگهی، این ایام با روزهایی هم زمانی داشت که کشور در یک گیرودار عظیم و کشمکش خونین به سر می‌برد. نهضت اسلامی و مبلغان مسلمان را از هرسوخطراتی احاطه کرده بود. رژیم بی‌رحمانه میتاخت و می‌کوبید. خداوند خواست که پس از سختی و تنگی، گشایشی فراهم آید. ایام زندان، هشت، نه روزی به درازا کشید و پس از آن من و سایر بازداشتی‌های آنجا آزاد شدیم، در حالی که عازم خانه بودم، احساس خاصی بر من مستولی شده بود، که آمیزه‌ای بود از شوق و بیم و شرم. شرمگین بودم از اینکه محاسنم را تراشیده بودند، و بیم هم از این داشتم که والدینم شاید بگویند: چرا در مسائلی دخالت کردی که به زندان بیفتی؟ وقتی به خانه رسیدم، خانواده به گرم‌ترین وجهی از من استقبال کردند. از دیدن من، خوشحالی کردند. وقتی برای صرف چای نشستم، نخستین حرفی که مادرم (رحمة الله علیها) به من زد، این بود: «من به پسری مانند تو افتخار می‌کنم که چنین کاری را در راه خدا انجام می‌دهد.» نفس راحتی کشیدم و این تحسین خانواده خصوصا مادرم تأثیری بسزا در مبارزات بنده داشت. کتاب خون دلی که لعل شد ص۹۵ ازکانال جهادتبیینی