#شیخ_بصیر
شهید شیخ شعاعی جزو معدود شهدایی است که سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی جملاتی را در وصف این شهید بیان کرده و کمتر دیده شده که شهید سلیمانی نسبت به فردی اینگونه صحبت کند.
رئیس سازمان حفظ آثار و نشر مشارکت روحانیت در دفاع مقدس استان کرمان عنوان کرد: نیروها نقل کرده اند که در دوران جنگ به شرایطی رسیدیم که چند روز غذا و تدراکات نداشتیم و فشار روحی و روانی بر ما عارض شده بود؛ نمی دانستیم در این شرایط چه کار کنیم؛ به فرمانده هان می گفتیم، پاسخ می دادند که شما رزمنده اید و باید صبر کنید؛ یکی از بچه ها عصبانی شد که یعنی چه صبر کنید، نیروهای ما گرسنه هستند، روحیه و انگیزه ندارند و باید فکری کنیم.
وی افزود: موقع نماز، شیخ محمد برای گرفتن وضو محیا می شد، پیش شیخ رفتیم و گفتیم که شیخ محمد ناسلامتی شما روحانی گردان هستید و ما گرسنه ایم؛ بچه ها چند روز است که چیزی نخورده اند و روحیه مناسبی ندارند؛ شیخ محمد سرش را پائین انداخت و گفت باشد و رفت که نماز بخواند، بعد از نماز غیبش زد؛ یک دفعه شنیدم که از برجک دیده بانی دارند می گویند که یک عراقی به سمت ما دارد می آید؛ در این شرایط تیربارچی و تک تیرانداز در جای خود قرار گرفتند؛ نشانه گرفته شد که اسلحه را بزنیم که برجک دیده بانی گفت، نزنید نیروی خودی است و زمانی که نزدیک تر آمد دیدم که شیخ محمد است.
شیخ محمد با یک گونی بر پشت آمد، به او گفتیم کجا بودی؟ گفت یک پتو بیاورید و پهن کنید، گونی را روی پتو وارونه کرد، دیدم شیخ محمد نان، کنسرو و خرما آورده است؛ پرسیدیم این ها را از کجا آوردی؟ گفت از سنگر دشمن؛ بچه ها گفتند که تو دیگر کی هستی و با چه روحیه ای به سنگر عراقی ها رفتی و این ها را آوردی؛ گفتم و جعلنا خواندم و به سمت سنگر دشمن رفتم؛ همین حرکت شیخ محمد، موجب شد که رزمنده های انرژی بگیرند.
#قسمت_اول