رهبر حکیم و فرزانه انقلاب: ما باید بدانیم امروز وظیفه‌ی ما چیست؟ با چه دنیایی طرفیم؟ نگویید من یک مسجد کوچک را اداره می‌کنم. امروز هر روحانی، ولو با یک نفر طرف باشد و یک مخاطب داشته باشد، باید مسائل اسلامی را با توجه به اوضاع عالم و با تلقی درست از مسائل اسلامی، به آن یک نفر بگوید؛ چون آن یک نفر هم جزو این جامعه‌ی انقلابی و مبارز است. چنین نیست که گمان کنیم فقط آن روحانی‌ای که با توده‌های میلیونی مردم روبه‌روست بایستی افکار روشن اسلامی و مسائل صحیح سیاسی و مفاهیم دنیای روز را بداند و به مردم بگوید، و آن کسی که با چهار نفر آدم روبه‌روست یا امام جمعه‌ی یک شهر کوچک یا روحانی یک مسجد است، لازم نیست این چیزها را بداند! خیر؛ چنین نیست. امروز هر یک نفر از ما که برای دین زبان باز می‌کند، باید چند نکته را رعایت کند: اولاً رعایت اتقان، و سخن سست نگفتن. امروز حرف ما و سخنمان، زیر ذره‌بین دشمنان است. مخاطبین ما از لحاظ فکری و ذهنی مورد تهاجم دشمنان هستند. باید خیلی مواظب باشیم که مطلب را درست بگوییم، مطلب قوی بگوییم، مطلب مستند بگوییم؛ حتی وقتی که با کودکان حرف می‌زنیم. فرق است بین این‌که انسان مطلب ساده بگوید یا مطلب غلط بگوید. ساده‌گویی، چیزی است که برای مخاطبین ساده ذهن، مثل کودکان و عوام‌الناس که دور از مفاهیم هستند، مطلوب است. ساده‌گویی برای اینها لازم است؛ اما غلطگویی نه. این غلط است که خیال کنیم «حالا که می‌خواهم برای این عده مردم صحبت کنم، چه لزومی دارد دنبال یک کتاب معتبر بگردم؟ همین کتابها کافی است؛ ولو غیر معتبر!» نخیر؛ ما به دانش‌آموز سال اول هم که جمع و تفریق درس می‌دهیم، وقتی دو را با دو جمع می‌کنیم، چهار در می‌آید. این را به او یاد می‌دهیم. ده سال بعد هم که او در ریاضیات پیش رفت و یاد گرفت، یا بعدها که در رشته‌ی ریاضیات عالی پیشرفت پیدا کرد، باز هم این دو را که با دو جمع کنند چهار در می‌آید. چیزی که از اول به او درس دادیم با آن چیزی که در آخر یاد خواهد گرفت یکی است. نباید این‌طور باشد که ما چیزی به کسی بگوییم و بعد که سواد و معلومات و سطح فکرش بالاتر رفت و بهتر شد، نگاه کند ببیند آن حرفی که به او داده بودیم، سست از آب درآمده است. ادامه 👇