حاشیه:
این بیان،خیلی دقیق است
با یک نگاه تحلیلی متوجه می شویم سیر طی شده در دروس خارج برای استنباط و اجتهاد در یک مسأله به یک لحاظ به دو سیر و روش تقسیم می شود
۱-سیر از اصل و کلی به سوی فرع و جزئی(با آمیزه ای از روش رفت و برگشت)
۲-سیر از فرع و جزئیات به سوی اصل و کلی
راه میانبر و منطقی و فنی تر همان سیر اول است نه دوم،ولی دروس خارج فعلی بیشتر از روش دوم استفاده می کنند.
کتاب های حوزوی چه در فقه و چه در اصول و چه در اعتقادیات غالبا طبق سیر دوم است ولی مرحوم علامه طباطبایی(قدّس سرّه)در کتبی مثل بدایة الحکمة و نهایة الحکمة و در مجموعه رسائل از روش و سیر دوم استفاده کرده و در تفسیر المیزان از هر دو روش،
در کتب فقهی قدما غالبا از سیر و روش اول استفاده شده
این بحث نیاز به تبیین جدّی دارد و در رسیدن به اجتهاد و در رسیدن به نظر نهایی در دروس خارج و در کم کردن احتمالات عدیده در فهم روایات و در کم کردن تعارضات بین روایات و همینطور در بیان بهتر و جامع تر احکام و مباحث اعتقادی و اخلاقی در منابر تبلیغی تأثیر بسیار زیادی دارد و در عمل مسیر اجتهاد جامع را خیلی کوتاه می کند.امیدواریم بتوانیم در فرصتی مناسب به آن بپردازیم
البته اخیرا به صورت خلاصه آنرا در جلسه ی مباحثه قواعد فقهیه تبیین کردیم انشاالله صوت آنرا در اختیار عزیزان قرار می دهیم