🎼 دیدگاه شهید آوینی در باب موسیقی: اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید. اینها حرف‌های منتشر نشده‌ای از سیدمرتضی آوینی است که گویا در نمازخانه روایت فتح در جمع عده‌ای از علاقه‌مندان و دوست‌داران هنر و تبلیغات مطرح شده است. در فیلم‌ها و تبلیغات غربی، احساساتی را که می‌خواهند به تماشاچی منتقل کنند، از روش دیگری جز موسیقی انتقال نمی‌دهند. اگر احساس غم و اندوهی هست که می‌خواهند آن را به تماشاچی منتقل کنند، عامل اصلی آن هم موسیقی است. اگر می‌خواهند شادی را به تماشاچی منتقل کنند، عینا همین‌طور است و عامل اصلی آن موسیقی است. تمدن غرب کلا از محتوای هنری خالی شده است. و هنری در غرب باقی نمانده است. موسیقی به هر ترتیب عامل اساسی تبلیغات غرب است. دلیل این‌که از موسیقی به این شکل استفاده می‌کنند، این است که موسیقی برای تاثیرگذاری بر بشر، مانع عقل را برابر خود ندارد. عقل مشخصه اصلی و فصل انسان است؛ یعنی اگر عقل را از انسان بگیرید، دیگر انسان نیست. عقل چیزی است که انسان را از موجودات دیگر جدا می‌کند. حیوان‌ها و گیاهان که پایین‌ترین مرتبه عقل را هم ندارند؛ موسیقی بر آنها موثر است! دلیلش این است که اصلا برای دریافت موسیقی هیچ احتیاجی به عقل نیست. یعنی عقل نیست که محتوای موسیقی را ادراک می‌کند، بلکه اعصاب است. وقتی برای گاوها موسیقی گذاشته‌اند، دیده‌اند شیر گاوها بیشتر شده است. این چه چیزی را می‌‌رساند؟ اصلا برای دریافت موسیقی هیچ احتیاجی به عقل نیست. یعنی عقل نیست که محتوای موسیقی را ادراک می‌کند، بلکه اعصاب است. اعتیاد به موسیقی از هر اعتیادی شدیدتر است. دلیلش این است که تاثراتی که انسان از موسیقی می‌گیرد، فقط از راه اعصاب‌ است و بعد تصمیم می‌گیرد آیا از آن متاثر شود یا نه. خودش را دست این موسیقی بسپرد یا نه. چون اصلا مساله، خود را دست موسیقی سپردن است، کسی که موسیقی گوش می‌دهد، خودش را دست موسیقی می‌سپرد و بنده آن می‌شود.کسی که این‌طور است، مانع عقل را از همان اول از سر راه برداشته و تصمیم گرفته که خودش را به دست موسیقی بسپرد. اگر کسی خودش را دست موسیقی بسپرد، خب لذت هم می‌برد. ولی اگر کسی خودش را دست موسیقی نسپرد، موسیقی برایش عذاب‌آور است. جدی می‌گویم. کسی که خود را دست موسیقی نمی‌سپرد،یعنی معیارهایی را قبول نمی‌کند که در موسیقی هست و بنده موسیقی نمی‌شود – احساسی که در موسیقی موجود است به او منتقل نمی‌شود که هیچ، بلکه اصلا حالت اشمئزاز به انسان دست می‌دهد. کسانی که موسیقی گوش می‌کنند، اولا موسیقی اعتیادآور است، خیلی شدید و اعتیادش از هر چیز دیگر هم شدیدتر است و حالت تخدیری آن خیلی عمیق‌تر از هر چیزی است؛ مثل تریاک، مشروب و… حالت تخدیری آن همچنان زیاد است که اصلا قابل ترک نیست. اگر نوای نی، تناسب‌هایی بین صوت‌ها برقرار کند که این تناسب‌ها درست مثل موسیقی به‌وسیله اعصاب دریافت شوند، هیچ فرقی ندارد. چون وقتی آدم می‌خواهد ضجه بزند، با موسیقی ضجه می‌زند. آدم در خیلی از موارد به درگاه حضرت پروردگار که دعا می‌کند، با موسیقی است. اصلا آدم با موسیقی دعا می‌کند. موسیقی آهنگی است که به دعایش می‌دهد که در دستگاه‌های موسیقی فارسی هم هست. اگر آن دعا را بیاورید، می‌شود گفت که در کدام دستگاه است. من خیلی از اقسام قرائت‌های قرآن را که الان هست، گوش نمی‌کنم، چون موسیقی بر محتوایش غالب است و صورت موسیقی دارد، نه صورت قرآن. خیلی از چیزهایی که الان وجود دارند، اصلا قابل گوش دادن نیستند و بهتر است -یعنی پیشنهاد می‌کنم- گوش ندهید. حکم شرعی نمی‌دهم، پیشنهاد می‌کنم گوش نکنید. چون در آنها موسیقی اصل است، نه قرآن.این یک حساب خیلی ساده است و حساب فقهی هم نمی‌خواهد. اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید، برای این‌که باعث گناه می‌شود. خیلی از سوره‌هایی که همین آقای عبدالباسط می‌خواند، کاملا مشخص است و شکی ندارم که تمرین کرده هریک از اینها را با چه لحن و موسیقی بخواند و ترکیب موسیقی‌اش نسبت به معنایش اصل است. در بیشتر چیزهایی که شنیده‌ام، دیده‌ام که اصلا معنای قرآن و محتوای آن مورد نظر نیست؛ فقط موسیقی قرآن است که مورد نظر است. شخصا قرآن‌هایی را که بچه‌های شیعه با همین صوت معمولی می‌خوانند، ترجیح می‌دهم. مصاحبه‌ای از حضرت امام‌(ره) هست اوایلی که تشریف آورده بودند، یا وقتی اروپا و فرانسه بودند، فرموده بودند اصلا مغزی که به گوش دادن موسیقی عادت کرد، دیگر قابل استفاده نیست. وقتی بشر به موسیقی عادت می‌کند، دیگر قابل اعتماد نیست. منبع: http://www.rajanews.com/news/213682 📺 کانال شهید آوینی👇 @aviny_com