. 🏴 علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین با زبان اشک های بی صدا گفتم حسین یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است در قنوت خویش قبل از ربنا گفتم حسین نور ایمان ابی عبدالله ماه تابان ابی عبدالله آذری میگم ای آقاجون سنه قوربان ابی عبدالله ۲ تا آخرین نفس / نوکرتم یا حسین تحتِ عنایتِ / مادرتم یا حسین ۲ ابد و الله یا زهرا ما ننسی حسینا ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ماند "هل من ناصرت" بی پاسخ اما بارها آمد از کرببلا لبیک، تا گفتم حسین نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی نام زینب را شنیدم هر کجا، گفتم حسین دین و دنیا ابی عبدالله آقایِ ما ابی عبدالله بنویس اسم منو بینِ سینه زنها ابی عبدالله ۲ من کشته مردهٔ / اکبرتم یا حسین تحتِ عنایت / مادرتم یا حسین ۲ ابد و الله یا زهرا ما ننسی حسینا ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کلُ أرضِِ کربلا، من تازه می فهمم چرا در خراسان، در نجف، در سامرا، گفتم حسین عاشقی گفت آنچه می خواهد دل تنگت بگو با دلی غمبار گفتم "کربلا" گفتم "حسین" ُدُر نایاب ابی عبدالله مهر و مهتاب ابی عبدالله ما همه نوکر تو هستیم تویی ارباب ابی عبدالله ۲ سرباز ساقیِ / لشگرتم یا حسین تحتِ عنایت / مادرتم یا حسین ۲ ابد و الله یا زهرا ما ننسی حسینا ... . .👇