. متن شعر فراق امام زمان (عج) -( سلام ما بـه تـو ای تالـی کتـابِ اللّه) در فراق صاحب العصر و الزمان بقیة الله الأعظم (عج) سلام ما بـه تـو ای تالـی کتـابِ اللّه سلام ما به تو ای ملجأ و اميد و پناه سلام ما به نمـاز و قنـوتِ تـو ای ماه نشستـه ام سر راهت، در انتظارِ نگاه (از آن زمان که گدایم به درگهت،شاهم) . الا که وعـده ی حقّی،ظهور تو معهود مسیرِ سبز نیایش به جمعه ی موعود به جز وصال تو هرگز نخواهم از معبود تویی ز نالـه ی أمَّـنْ یُجـیبِ مـن مقصود (خوشم که سوی تو افتاده مقصد و راهم) . سرور دیده ی غمدیده ام شدم از دست دوباره بُغض من و جمعه ها به هم پیوست منم وَ قافیـه هـای شـده اسیـر شکست گسسته از همه پیوند و با غم تو نشست (به راه عشق خودت کن همیشه آگاهم) . برای صـدقِ سخن بر تو آورم دو گواه دلی که سوخته از هجر و دیدگانِ به راه اگـر چـه توشـه ندارم بـه غیـر بارِ گنـاه برای عاشق دل خسته کو به جز تو پناه (خلاف عاشقی است از تو جز تو را خواهم) . شد از فراق تـو بدر وجـود من چو هلال به هجر روی تو تا کی به سربَرَم به ملال چقـدر در طلبـت شـد ز دیـده اشک زلال به عشق روی تو تا کی زنم به حافظ فال (قـرار قلـب غمینـم نیـامدی ماهـم) . بیا که صحبت سقا و مشک و دیده شده کنـار نهـر و شـریعه یکـی خمیـده شده دو دست ساقی عطشان ز تن بریده شده سری ز ضرب عمود عدو دریده شده (شبیه صبح و شب تو اسیر این آهم) @emame3vom پی نوشت: زیارت ناحيه مقدّسه: لأَندُبَنَّكَ صَباحاً و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً. هر صبح و شام بر تو گريه میکنم و آن قدر بر تو می گریم تا اشک چشمم تبدیل به خون شود؛ شاعر: .