عالم اسیر نام دل آرای زینب است هستی دخیل شوق و تمنای زینب است همچون ستاره چون که درخشد به جلوه اش چشمان آسمان به تماشای زینب است آرامشی که در دل طوفان نهفته است تشبیه قلب صابر و شیدای زینب است آب حیات آدمیان را که خضر گفت تنها نمی ز جرعه ی صهبای زینب است هر جا که هست همیشه حسین است یار او آن همسفر که همره و هم پای زینب است برپا اگر که کرببلا مانده تا ابد یک گوشه ز همت والای زینب است زینب برای خلقت هستی بهانه بود آیا بدون او سخنی عاشقانه بود ؟ زینب تجسم همه اوصاف فاطمه ست نامش برای فاطمیون ذکر و زمزمه ست زینب برای آل علی کوثر است و بس آن دختری که نسخه ی دوم ز فاطمه ست زینب ز حق به خلق جهان جلوه کرده است درکش فراتر از همه ی عقل ما همه ست زینب که قامتی به بلندای عشق داشت نامش برای شرح غم عشق لازمه ست زینب که آسمان و زمین مات قدر اوست از صبر او میان ملائک چه همهمه سن زینب که یادگار علی بود هیبتش اُخت الحسین و یاور سردار علقمه ست پایه گذار درد و غم عشق زینب است تنها ملیکه ی حرم عشق زینب است قسمت اول