Mohjat.NetSh 9 Ramazan 1404 Banifatemeh [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان:
حجم:
4.36M
#مناجات_با_خدا
#سید_مجید_بنی_فاطمه
بر بی کسان پناهی یا رب الهی العفو
کن سوی ما نگاهی یا رب الهی العفو
ای مهربان خدایم ذکر من و ندایم
بگذر تو از خطایم یا رب الهی العفو
من بنده ای گنهکار بی حاصلی خطاکار
تو مهربان و دادار یا رب الهی العفو
بر حاا من نظر کن از جرم من گذر کن
شام غمم سحر کن یا رب الهی العفو
سوی توام شتابان شرمنده و پشیمان
وای از دل پریشان یا رب الهی العفو
من غرق در گناهم بنگر چه رو سیاهم
تنها تویی پناهم یا رب الهی العفو
با اشک نیمه ی شب ذکر تو بر سر لب
از توبه ام لبالب یا رب الهی العفو
ای منتهای رحمت ای رسم تو محبت
بر سائلان عنایت یا رب الهی العفو
ای که همه امیدی ما را چو آفریدی
جز معصیت ندیدی یا رب الهی العفو
گر که ز تو گسستیم گر توبه ها شکستیم
ما بنده ی تو هستیم یا رب الهی العفو
این دلشکسته ها را بخشش نما تو یا را
دیگر به حق زهرا یا رب الهی العفو
ای جاودانه داور از جرم ما تو بگذر
جانا به حق حیدر یا رب الهی العفو
یا رب به حق طاها حق علی و زهرا
اغفر لنا الها یا رب الهی العفو
شعر: #محمد_مبشری
#مناجات
#حاج_سیدمجید_بنی_فاطمه
#ماه_رمضان 1404
.
.
#واحد
#درد_دل_با_بقیع
بند اول
وقتی دلی شکسته ، یاد بقیع نماید
چون عاشقی دل خسته ، ( پر تا بقیع گشاید ) 2
بقیع / دارد دلم هوایت
بقیع / جان می دهم به پایت
بقیع / قربان آن صفایت
بقیع / دلم برات پر می زنه ....
بند دوم
آه فرشته ها تا ، با نام تو در آمیخت
بر تربت غریبت ، ( اشک ستاره ها ریخت ) 2
اشکم / ریزد ز ماتم تو
قلبم / می گیرد از غم تو
گویم / ذکر دمادم تو
بقیع / دارد دلم هوایت
بقیع / جان می دهم به پایت
بقیع / قربان آن صفایت
بقیع / دلم برات پر می زنه ...
بند سوم
صحن خراب بقیع ، بیت الحرام عشق است
نام بقیع به والله ، ( ذکر مدام عشق است ) 2
رخصت / سوی بهشتت آیم
اذنی / سوی تو پر گشایم
کن امر / تا جان فدا نمایم
بقیع / دارد دلم هوایت
بقیع / جان می دهم به پایت
بقیع / قربان آن صفایت
#بقیع / دلم برات پر می زنه ...
سبک و شعر : #محمد_مبشری✍
ایام #تخریب_بقیع
👇
.
#زمزمه #تخریب_بقیع
#امام_زمان ارواحنا_فداه
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
#سبک_ایران سالار عقیلی
آقا
ای دلربای بی قرینه
خوانم تو را با سوز سینه
کجایی ای یار غریبم
ای زائر شهر مدینه ۲
آقا
عالم همه در تاب و تب شد
بی تو ببین روزم چو شب شد
نیامدی و از فراقت
آقا ببین جانم به لب شد ۲
( یا صاحب الزمان ، کجایی
کی میشه آقا بیایی
امان امان از این جدایی ۲ ) ۲
آقا
چشم ترم باران گرفته
قلب من از هجران گرفته
کی می شود آیی که گویم
با تو دلم سامان گرفته ۲
آقا
امان ز ظلم و کینه آقا
از غصه ی دیرینه آقا
سالروز تخریب بقیع
داره می سوزه سینه آقا ۲
( یا صاحب الزمان کجایی
کی میشود آقا بیایی
امان امان از این جدایی ۲ ) ۲
آقا
امان ز غربت بقیع و
امان ز محنت بقیع و
وهابیای پست و نامرد
شکستن حرمت بقیع و ۲
آقا
توی بقیع حرم می سازیم
ماها که در سوز و گدازیم
میام و تو صحن و سراهاش
به گنبد و ضریش می نازیم ۲
( یا صاحب الزمان کجایی
کی میشود آقا بیایی
امان امان از این جدایی ۲ ) ۲
#محمد_مبشری
👇
.
#زمزمه #تخریب_بقیع ۲
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
#امام_زمان ارواحنا_فداه
☑️ بند اول
آقا ...
بیا که شیعه هات غریبن
دشمنا خیلی نانجیبن
تو یمن و عراق و بحرین
چشم انتظار یک طبیبن ۲
آقا ...
دلم گرفته باز بهونه
کجایی ای شه زمونه
سالگرد تخریب بقیعِ
می دونم آقا دلت خونه ۲
اگه بیای آقاجون ، دلا جلا می گیره
همه وجودشون باز ، رنگ خدا می گیره
دیگه طاقت نداریم ، دوریتو ای آقا جون
تویی فقط تو عالم ، همه پشت و پنامون
( بیا بیا یا مهدی ۲ ) ۲
☑️ بند دوم
آقا ...
آرزوی محبات اینه
حرف دلاشونم همینه
چی میشه ای آقای خوبم
امسال ظهور کنی مدینه ۲
آقا ...
توی بقیع حرم بسازیم
ماها که در سوز و گدازیم
بیایم و تو صحن و سراهاش
به گنبد و ضریش بنازیم ۲
زیارت بقیع با ، شما صفایی داره
کنار تو نشستن ، حال و هوایی داره
بیا بیا آقا جون دیگه داره دیر میشه
ببین جوون عاشق دیگه داره پیر میشه
( بیا بیا یا مهدی ۲ ) ۲
☑️ بند سوم
آقا ...
یه عقده ای مونده تو سینه
ببین دلای ما حزینه
امان ز کوچه های تنگ و
امان امان ز ظلم و کینه ۲
آقا ...
اشک غمام به رخ چکیده
امونمو گریه بریده
دارم میسوزم ای آقا جون
به یاد زهرای شهیده ۲
هیچ وقت یادم نمیره ، غصه ی میخ در رو
اون پهلوی شکسته ، ناله های مادر رو
بیا بیا یا مهدی ، بگو بگو کجایی
بسه دیگه جدایی ، وقتشه که بیایی
( بیا بیا یا مهدی ۲ ) ۲
#محمد_مبشری
👇
.
#درد_دل_با_کبوتر_بقیع
توی خواب من اومد کبوتری
که نگاش از غم و غصه حاکی بود
قلب اون تند میزد و آروم نداشت
پر و بالش خسته بود و خاکی بود
از حال عجیبی که نشون میداد
معلوم بود تو سر اون خاطره هاست
ای کبوتر چرا تو بی شکیبی
خاکای رو پر تو برا کجاست ؟
میکشه آهی ز عمق وجودش
اشک میریزه کبوتر دونه دونه
با یه نغمه ی حزین و بی قرین
غزل غربتو آروم میخونه
میگه از سه جا گذشتم تو مسیر
کاظمین ، نجف دیار کربلا
تا رسیدم به خراسان شما
چند روزم بودم پیش امام رضا
همشون ماشاالله غرق نور بودند
زائرا زیاد و روضه ها به پا
خادمای مهربون کنارشون
دور مرقد نمی شد پیدا یه جا
اما من اهل یه جای غریبم
که شباش تاریک و روزا خلوته
نداره شمع و چراغ و آئینه
ولی خاک اونجا پر حکایته
حکایت داره ز تخریب قبور
به دست یه عده پست نا نجیب
زورشون به قبرای بقیع رسید
بمیرم برا امامای غریب
مدتی که ساکن بقیع بودم
نیمه شب ناله ای رو میشنیدم
مثل اون شیون هیچ جای دیگه
خدا میدونه که هرگز ندیدم
ناله های مردی دل شکسته بود
که روی خاکا قدم میزد مدام
دنبال یه قبر بی نشون میگشت
هی میگفت مادرمو خیلی میخوام
پرسیدم ازش که کی هست و چرا
این همه پریشون و بی قراره
دنبال کی هست و از کجا میاد
سرشو چرا رو خاکا میذاره
گفت به من که من امام شیعه هام
مهدی اسمم و اهل سامرام
غایبم از نظر و یه عده ای
میخونند عجل فرج همش برام
اینجا دنبال مزار مادرم
قبر مخفیشو تا پیدا نکنم
برای آدمای اهل زمین
روی زیبامو هویدا نکنم
پس پاشید آی عاشقا دعا کنید
بیاد آقامون با نقشه ای تو دست
بگه این طرح حرم رو بگیرید
بسازید از روی اون هر چی که هست
ایوونش شبیه ایوون نجف
گنبدش شبیه باشه به کربلا
حوض کوثر بسازید توی حیاط
سقاخونه مثل اسماعیل طلا
بسازید کفشداری و صحن و سرا
بسازید رواق برا یا علی
دفتر تولیتی به پا کنید
مسئول اون بشه عباس علی
#محمد_مبشری
ایام #تخریب_بقیع
.
.
#حضرت_حمزه
ای مسیحا دم رسول الله
چون علی مرهم رسول الله
سپر محکم رسول الله
عزّت پرچم رسول الله
حمزه، ای افتخار اسلامی
مظهر اقتدار اسلامی
در عبادت قیامتی داری
با مناجات اُلفتی داری
بین میدان شجاعتی داری
به علی چه ارادتی داری
آسمان زیر گام های شماست
آخر عشق ابتدای شماست
قد احمد ز غصّه ات تا شد
تا که یک نیزه بر تنت جا شد
آه بالا سرت چه غوغا شد
بر سَرِ غارت تو دعوا شد
لشگری دور پیکرت آمد
جگرت را زنی به دندان زد
گرچه خیلی بلا سرت آمد
گرچه قاتل برابرت آمد
تا کنار تو خواهرت آمد
یک عبا روی پیکرت آمد
تا نبیند صَفیه حالت را
وای از روضه های کرب و بلا
کربلا دِشنه دارها بودند
یک نفر نه هزارها بودند
وسط نیزه زارها بودند
روی سینه سوارها بودند
آبروی قبیله غارت شد
پیش زینب به تن جسارت شد
حرم الله در خطر افتاد
ردّ شلاّق بر کمر افتاد
خواهری بین صد نفر افتاد
بین بازار و هر گذر افتاد
همه دیدند ضعف تن ها را
مَردها می زدند زن ها را
#محمد_مبشری✍
.
.
#امام_حسین صلوات الله علیه
بعد بسم الله گفتن، چشم ما تر میشود
حال ما بیچاره ها با گریه بهتر میشود
هر سحر از چاه چشمم، آب بیرون می کشم
قطره قطره گریه در این نهر، کوثر میشود
در تقرب باید از اظهار فضلم کم کنم
هرکسی اینجا زمین خورده است، سرور میشود
آبروی خویش را خرج ولایت می کنم
یک برابر خرج من، صدها برابر می شود
کام من با خاک تربت وا شد و آب فرات
این شده که طفلِ طفلم نیز نوکر میشود
دلبری که پیر شد از چشم می اُفتد ولی
نوکری که پیر شد، بسیار دلبر می شود
سائل گنبدْ طلا ... چیزی نمیخواهد جز او
زائر او بی نیاز ... از معدن زر میشود
هرچه داریم از گدایی حسین فاطمه است
پشت این در خستگی ما فقط در میشود
روسیاهان را خبر کن ... بال در می آورند
صاحب جرم است فطرس، صاحب پر میشود
حاجت صدها نفر افتاده دست یک نفر
یک نفر که روح و ریحان پیمبر میشود
ما کجا و کشتی نوح نبی ... آقا که هست
در میان موج غم، این اسم ... لنگر میشود
کشتی ارباب در موج بلا افتاده است
آنچه می ترسید از آن زینب، مقدر میشود
کاروان راهی شد و اصغر ز خواب خوش پرید
از همه غمگین تر این ایام، هاجر میشود
دخترش با گوشواره گرچه زیباتر شده
این دو تا زیور بلای جان دختر میشود
گفت زینب ای برادر؛ این چه حج واجبی است
که بجای موی سر، جسم تو بی سر میشود
با همین انگشترت، دستی سر زینب بکش
دستِ بی انگشترت، کابوس خواهر میشود
فکر قحط آب بودی، مشک هم برداشتی
چه کنم بعد تو تا قحطی معجر میشود
#رضا_دین_پرور ✍
#خروج_کاروان_از_مکه نوحه
.........
سفره ی بی نمک
شیعه تا شور ز عاشور و محرم دارد
شرف و شوکت و عزت به دو عالم دارد
به گدایی سر کوی تو سوگند حسین
که گدای در تو فخر به حاتم دارد
مرده را تا به مسیحا نفسی زنده کند
ذکر نام تو به لب عیسی مریم دارد
جنت عدن کجا بزم عزای تو کجا
رشک فردوس بر این حلقه ی ماتم دارد
آنکه از سوز غمت اشک فشان می سوزد
صبح فردا به صف حشر مگر غم دارد ؟
به چه تشبیه کنم شیعه ی بی اشک تو را
سفره ای بس پر و رنگین که نمک کم دارد
کعبه ی گِل شده خود محرم آن کعبه ی دل
که روان آب مصفا ز دو زمزم دارد
#محمد_مبشری
.
.
#امام_حسین
#محاوره_ای #فولکلور
#سبک_دوست_دارم_نگات_کنم
عمریه کارِ منه گداییه درت حسین
بلکه دستم و بگیره علی اصغرت حسین
روز و شب همش خدا خدا میگم بلکه منم
بشم از گریه کُنای غم خواهرت حسین
شنیدم اشک عزات حواله ی مادرتِ
ارث ما گریه کناست اشکای مادرت حسین
صدقه سر رقیه آقا جون عنایتی
که دلم تنگِ برا علی اکبرت حسین
تا یه گوشه چشمی بر این دل رو سیا کنی
قسمت می دم به عباس دلاورت حسین
آقا جون ازت می خوام لحظه ی آخرم که شد
بیایی بالا سرم تو با برادرت حسین
#محمد_مبشری
..........
#امام_حسین صلوات الله علیه
ای که نور مهر و ماهی دوستت دارم حسین
مظهر لطف الهی دوستت دارم حسین
هستی من را خدا با مهر تو پیوسته است
یا بخواهی یا نخواهی دوستت دارم حسین
تا شنیدم دوست می داری غلام خویش را
با وجود رو سیاهی دوستت دارم حسین
هر کجا نام تو آید می رود تاب از کفم
من چه گویم خود گواهی دوستت دارم حسین
گر بخواهی با کلامی در رهت جان می دهم
ور برانی با نگاهی دوستت دارم حسین
آن چنان خوبی که هر بد، بسته بر لطفت امید
شرمگین از هر گناهی دوستت دارم حسین
ای که خواندت رحمه للعالمین فُلک نجات
تا که جویم بر تو راهی، دوستت دارم حسین
بر تو گر رو کرده ام دارم امید مرحمت
تا به من بخشی پناهی دوستت دارم حسین
کرده ام با هر زبانی بر جلالت اعتراف
گفته ام در هر نگاهی دوستت دارم حسین
باز هم گوید "مؤید" با لسان نارسا
گر بخواهی، ور نخواهی دوستت دارم حسین
سید رضا موید✍
#سبک_دوست_دارم_نیگات_کنم
.
#مناجات_با_امام_زمان
#امام_زمان
#حضرت_زینب #شام
با غصههای آل عبا گریه میکنی
در اوج روضههای عزا گریه میکنی
ما با گناه اشک تو را در میآوریم
از سوز بی وفایی ما گریه میکنی
ای صاحب عزا! تو به این روضههای ما
میآیی و بدون صدا گریه میکنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه میکنی
بر کشتهی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه میکنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه میکنی
بر رأسهای رفته به بالای نیزهها
با خیزران و طشت طلا گریه میکنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصههای آل عبا گریه میکنی
#وحید_محمدی ✍
.......
#غزل
#مناجات_با_امام_زمان عج
لحظه ی دیدن تو که آرزوی عالم است
بهترین لحظه ی زندگی من همان دم است
همه عمر من اگر به جست و جوی تو رَوَد
دیدنت در دم آخر به خدا مغتنم است
بی تماشای جمالت به خدا نیست حیات
بی تجلی تو نابودی ما مُسَلَّم است
زندگیِ همه از یُمن وجود تو به پاست
جلوه هایت به تمام ذره های عالم است
کاش می آمدی و روی تو را می دیدم
حُسن رخسار تو آبروی نسل آدم است
شب و روز و سحرم طی شده با شوق وصال
نقش تمثال تو در خیال من مُجسَّم است
غیر مِهرت به حریم دل ما راهی نیست
قلب و جان همه بر حب و ولایت حرم است
تا بیایی به رواق چشم من پا بنهی
دیده ی منتظرم منتظر آن قدم است
کعبه با چشم سیاه تو مناجات کند
بی قرار اشک ناب دیده ی تو زمزم است
خم ابروی تو محراب به فریاد آورد
به خدا صراط مستقیم من همان خم است
کُلِّ هستی به پناه تو بیاید همچون
سائل خسته دلی که مستمند کرم است
ما همه سائل و تو پادشه خوبانی
دانم ای دوست گدا هم به درت محترم است
گفته ای آیم اگر ظلم فراگیر شود
آه ، فریاد رسا ، بین چه جهان پُر ستم است
بهر این که تو بیایی به خدا بس بُوَد این
فاطمه منتظر توست که بانوی غم است
#محمد_مبشری
.
#امام_حسین علیه_السلام
صراط مستقیم عشق ، فقط به سمت کربلاست
هر جا بگم حسین حسین ، همون جا خونه ی خداست
یه عمریه حسین حسین ، زمزمه ی لبم شده
دادن جون به راه یار ، مرام و مذهبم شده
کاشکی می شد رها بشم ، مسافر خدا بشم
کبوتری شکسته بال ، روُ خاک کربلا بشم
چی کار کنم دوست دارم ، دست خودم نیست بخدا
به پای تو جون می ذارم ، دست خودن نیست بخدا
زمزمه ی ذکر حسین ، عالمو ویرون می کنه
وقتی که اسمتو میگم ، قلبمو مجنون می کنه
بذار بیام با مژه هام ، جاروکش حرم بشم
با دل سنگم بیام و ، سنگِ زیر قدم بشم
به زیر پای زائرات ، بوسه به خاکِت بزنم
زینبی فریاد بزنم ، من از تو دل نمی کَنم
یه روز میاد که عاشقی ، پیشه ی عاقلا بشه
یه روز میاد که عاشقت ، راهی کربلا بشه
روسیاهم ولی یه چیز ، نشون ایمان منه
اون اشکی که با اسم تو ، تو چشما حلقه می زنه
اسم مقدست حسین ، دلا رو شیدا می کنه
یاد غم و عزای تو ، چشما رو دریا می کنه
صحبت دریا شد باید ، یاد یه دریا دل کنم
می خوام تو روضه ی حسین ، یاد ابوفاضل کنم
اون که خاطر خواهش همه ، آدم و عالمین شده
شور تموم هیئتا ، تو مجلس حسین شده
گره به کار که می خوره ، ذکر اباالفضل می گیریم
آخرشم تو علقمه ، از داغ سقا می میریم
#محمد_مبشری
.