.
#شهادت_امام_صادق
از روی خاکای جاده نبرید
سمت قصر جام و باده نبرید
خودتون سوار مرکبا شدید
امامو پای پیاده نبرید
پُش سرش تموم دنیا میگه وای
طناب آوردن و مولا میگه وای
زیر لب خودش میگه وای مادرم
وسط شعلهها زهرا میگه وای
بذارید عمامهشو سرش کنه
بذارید عبا به پیکرش کنه
از تو شعله یه کم آهسته برید
بذارید که یاد مادرش کنه
پشت مرکب پشت زین نمیکشن
روی خاکا با جبین نمیکشن
از محاسنش خجالت بکشید
پیرمردو رو زمین نمیکشن
طعنههای بیحساب نیاز نداشت
اینهمه رنج و عذاب نیاز نداشت
این پیرمرد که خودش داره میاد
دور گردنش طناب نیاز نداشت
یه چیزی میگم دلا شکسته شه
چشمای همه به خون نشسته شه
یه چیزی میگم شما داد بزنید
کاش همیشه دست مردا بسته شه
زینب و سنگای بام واویلا
کوچههای تنگ شام واویلا
ریسمان به دور دست و گردنِ
زن و بچهء امام واویلا
بچهها خسته بودن چیکار میکرد
بهم پیوسته بودن چیکار میکرد
نمیخواست بذاره سیلی بخورن
دستاشم بسته بودن چیکار میکرد
#حامد_خاکی ✍
#امام_صادق علیه_السلام
#محاوره_ای #فولکلور
.
.
#عامیانه
#زبانحال_امام_صادق
#امام_صادق علیه السلام
#شهادت_امام_صادق
یه عُمره طعم غُربت و چشیدم
یهعُمرهکههمش بلا کشیدم
گریهکنید برام که پا برهنه
نیمهیشبتوکوچههادویدم
به دستور منصور بیحیا گفت
هرچیمیخواست؛بهمتوکوچههاگفت
ابنربیع اشک منو درآورد
ازبسکههیبرگشتوناسزاگفت
جون منو هی به لبم رسوندن
چه دلی از آل علی سوزوندن
سادات و که به قتلگاه میبُردن
پُشت منو با داغشون شکوندن
شاگردامو اهل بُکا میکردم
از بس که یاده کربلا میکردم
لبخندمو تا شب کسی نمیدید
روزی که جدّمو صدا میکردم
خونهیمن تو موج شعلهها سوخت
جلو چِش غریب و آشنا سوخت
میون آتیش با خودم میگفتم
یکی نگفت مادر ما چرا سوخت؟
بازم خدارو شکر که دیگه اینبار
ناموس من سرش نخورد به دیوار
با اینکه سرخ شد توی هُرم آتیش
بچّه ای رو نکُشت فشار مسمار
#محمد_قاسمی ✍
#محاوره_ای #فولکلور
.
.
#محاوره_ای
#مقاومت_اسلامی
غم دارم و دم بر نمیارم
امروز وقت اشک و زاری نیست
این خونه با لبخند من خونس
امروز وقت سوگواری نیست
باید صدای قلقل کتری
هر صبح توی خونه جاری شه
عطر نهارم شهرو برداره
ترس از خیابونا فراری شه
دارم یه پرچم میکشم الان
تو دفتر نقاشی زینب
باید برای بچهها بیشتر
از قهرمانامون بگم امشب
از آرش و رستم میگم بعدش
تا فکه و دهلاویه میرم
بابای آرمیتا و هم رزماش
بعدش تا قلب ضاحیه میرم
از قهرمانا بیشتر میگم
وقتی که دشمن روبرو باشه
تو خونهای که مادرش هستم
باید شهادت آرزو باشه
حال من و حرفای من امروز
مثل سلاح جنگی جبهه اس
هر مادری تو روزگار ما
فرمانده فرهنگی جبهه اس
#سعیده_کرمانی ✍
.
.
#امام_حسین
آی عاقلا آی عاقلا بیاین بیرون از خونه
منو تماشا بکنین به من میگن دیوونه
از کوچیکیم تا به حالا یه دوست خوبی داشتم
به پای این دوست خوبم جوونیمو گذاشتم
عشقهای عالم دروغه عشق حقیقی اونه
عشقا دیگه تو خالیه تو این دور و زمونه
اسم مقدسش دل و میلرزونه به قرآن
من چی بگم دیوونهها بهش میگن حسین جان
به جون مولا این آقا انقده مهربونه
درد ما رو خبر داره هرچی بگی میدونه
تو هر دلی جا داره و تو هر خونه راه داره
خاطرشو خیلی میخوان خیلی خاطرخواه داره
مردای عالمو ببین که مردشن به مولا
تموم پیغمبرامون خاطرخواشن به مولا
بیچارهها افتادهها مرده ی یک نیگاشن
اونایی که اهل دلن عاشق کربلاشن
میگن یه مشت تو کربلا خیمههاشو سوزوندن
با اون آتیش سوزی دل بچهها شوسوزوندن
مرحوم #قاسم_ملکی ✍
#زمزمه_امام_حسین
...............
#وداع
#شب_دهم_محرم
توی دنیا بعد تو زنده بودن جا نداره
تو عالم نباشه دختری که بابا نداره
بابا جون بگو چرا عمه گلوتو میبوسید
تو میرفتی عمه جون پشت سرت رو هی میدید
من میخوام برا غریبیت خودمو هلاک کنم
بیا تا با معجرم خون سرت رو پاک کنم
ساربون میخواد جیگر خون بکنه مادرتو
بیا همراه خودت نبر تو انگشتر تو
منو همراهت ببر تا یاری عترت کنم
عروسی قاسم مادرتو دعوت کنم
مرحوم قاسم ملکی✍
.......
عاشق دلباخته ی #امام_حسین
عاشقم عاشق و دلباخته یک نگات حسین
تو کریمی و منم هی میزنم صدات حسین
اگه از در برونیم از این خونه کجا برم
خودمو جا میزنم جزو عزادارات حسین
کاش بیام تو کربلا بشم کبوتر حرم
کاش کبوتری بشم مثل کبوترات حسین
من که قابل نباشم بگم که نوکر توام
افتخار بده بشم نوکر زائرات حسین
یه کاری کن تو دلم عشق شما خیلی بشه
بیشتر از اینا بشم دشمن دشمنات حسین
اونقدر کنار درب خونت عو عو میکنم
تا قبولم بکنی منو مثه سگات حسین
همه مثل بیکسا زخم زبونم میزنن
بسه دیگه من میخوام بیام به کربلات حسین
من میخوام همیشه در مصیبتات اشک بریزم
جیگرم آب بشه از برا مصیبتات حسین
شنیدم تو کربلا بچههاتو کتک زدن
زدن اون نانجیبا آتیش به خیمههات حسین
بس که به صورت بچههای تو سیلی زدند
مثل لبهای تو شد صورت بچههات حسین
صورتی رو که گذاشتی تو به روی پسرت
همونو گذاشتی بر روی غلام سیات حسین
مرحوم قاسم ملکی ✍
#فولکلور #محاوره_ای
.
.
#مقتل
#گودال
زیر پای اینو اون داری هی پا میخوری
مثل تای پیرهنت داری هی تا میخوری
رفتی ای با پای خود در میان قتلگاه
زخم بی حد و عدد از دست دنیا میخوری
چشم تو سمت حرم خنجر به زیر گردنت
بی مهابا میزنن بی چون و اما میخوری
هر که آمد سمت تو فریاد یا الله زد
میزند شمشیر قربتا الی الله میخوری
من شنیدم ناله های مادرت را یا حسین
داد میزد وقتی میدید زیر پا ،پا میخوری
«سید سامین حسینی »✍
#فولکلور #محاوره_ای
#شب_دهم_محرم #عاشورا
.
.
#محاوره_ای #فولکلور
#شب_نهم_محرم
روز مرگ منه روزی که تا شی
اسیر دست مشتی بی حیا شی
فدا یک تار موت که تشنه موندم
امیدوارم خودت آب خورده باشی
اونا که از تو جز خوبی ندیدن
برای کشتنت نقشه کشیدن
محاله که یه لحظه ام چشم بدوزم
به اونایی که دستاتو بریدن
تو دستاته همه هستی عمو جون
تو زخمی هم عموم هستی عمو جون
واسه اینکه برا ما آب بگیری
غرورت رو که نشکستی عموجون؟
فدا یک تار موت هستی عمو جون
بکش از دور سرم دستی عمو جون
تو حتی با همین چشمای زخمی
برا ما چشم زخم هستی عمو جون
#حضرت_عباس
#محرم_۱۴۰۴
#شب_تاسوعا
#شهریار_سنجری ✍
.
.
#امام_حسین
#محاوره_ای #فولکلور
#سبک_دوست_دارم_نگات_کنم
عمریه کارِ منه گداییه درت حسین
بلکه دستم و بگیره علی اصغرت حسین
روز و شب همش خدا خدا میگم بلکه منم
بشم از گریه کُنای غم خواهرت حسین
شنیدم اشک عزات حواله ی مادرتِ
ارث ما گریه کناست اشکای مادرت حسین
صدقه سر رقیه آقا جون عنایتی
که دلم تنگِ برا علی اکبرت حسین
تا یه گوشه چشمی بر این دل رو سیا کنی
قسمت می دم به عباس دلاورت حسین
آقا جون ازت می خوام لحظه ی آخرم که شد
بیایی بالا سرم تو با برادرت حسین
#محمد_مبشری
..........
#امام_حسین صلوات الله علیه
ای که نور مهر و ماهی دوستت دارم حسین
مظهر لطف الهی دوستت دارم حسین
هستی من را خدا با مهر تو پیوسته است
یا بخواهی یا نخواهی دوستت دارم حسین
تا شنیدم دوست می داری غلام خویش را
با وجود رو سیاهی دوستت دارم حسین
هر کجا نام تو آید می رود تاب از کفم
من چه گویم خود گواهی دوستت دارم حسین
گر بخواهی با کلامی در رهت جان می دهم
ور برانی با نگاهی دوستت دارم حسین
آن چنان خوبی که هر بد، بسته بر لطفت امید
شرمگین از هر گناهی دوستت دارم حسین
ای که خواندت رحمه للعالمین فُلک نجات
تا که جویم بر تو راهی، دوستت دارم حسین
بر تو گر رو کرده ام دارم امید مرحمت
تا به من بخشی پناهی دوستت دارم حسین
کرده ام با هر زبانی بر جلالت اعتراف
گفته ام در هر نگاهی دوستت دارم حسین
باز هم گوید "مؤید" با لسان نارسا
گر بخواهی، ور نخواهی دوستت دارم حسین
سید رضا موید✍
#سبک_دوست_دارم_نیگات_کنم
.
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه (س)
این روزا غصههامو به کی بگم
تو خرابه با کی درد دل کنم
مگه میشه بیخیال شم، مثلا
مسخره کردن شمرو ول کنم
دخترشامی به من طعنه نزن
لباسام از اولش پاره نبود
عمههام بدون خلخال نبودن
گوشمن بدون گوشواره نبود
دخترشامی، شده اسیر بشی
به روی ناقهی عریان بشینی
شده صورتت رو سیلی بزنن
عموتو بالای نیزه ببینی
هیچ شده تو مجلس شراب بری
خارجی خنده به موهات بزنه
ی نفر مست کنه، کفر بگه
خیزران رو لب بابات بزنه
شده تو خیابونا راه بری
پر شه از ارازلا دور و برت
دختر شاه دو عالم باشی و
خسوخاشاک بریزن روی سرت
آخه من وقت عروسک بازیمه
واسه من سر بریده میارن
بابای خوشگلمو گرفتن و
بابای رنگپریده میارن
بابایی..این آدمای بیحیا
سرتو بگو چهجوری بریدن
وقتی خواستن ببرن گردنتو
چشمای مهربونت رو ندیدن
#امیر_عظیمی ✍
#محاوره_ای#فولکلور
.
.
#محاوره_ای #فولکلور
وعده عاشقا حرم
وعده بی کسا حرم...
اومدم حرف دلامو بزنم
نمیخوام بغض گلومو بخورم
از همه بریدم الا خوده تو
همه می گن که دل از تو ببرم
حرفاشون برام نداره ارزشی
مگه عشق به حرف اینو اون میشه
اگه عشقت داره پیرم میکنه
عوضش دلم داره جوون میشه
کربلا میگن نرو نمیدونن
که تموم زندگیمه کربلا
اولین باری که دیدم حرمو
زیر لب میگفتم هی سلام بابا
من همون بچه یتیم بی کسم
تو بابای بی کسای عالمی
همیشه سایته روی سر من
قند تلخی های دنیای منی
همشون وقتای شادی و خوشی
یادشون میاد منم وجود دارم
ولی خب وقت غما که میرسه
همیشه تنهای تنها میمونم
همیشه پناه کل غصه هام
یا مامانم میشه یا برادرم
وقتی که کار از کسی بر نمیاد
میرسه حسین به دادم آخرم
همیشه وقتی میبینه زندگی
داره غصه هام و بیشتر میکنه
میزنه صدا میگه بیا حرم
کربلا حالتو بهتر میکنه
هرچی که میخوان بگن بزار بگن
تو فقط میمونی واسه من حسین
لحظه های آخرم همه میرن
تو میمونی با منو کفن حسین
#سید_سامین_حسینی ✍
.
.
#امام_حسین
#محاوره_ای #فولکلور
کرمت ذاتیه الحق میتونی
یه گدا رو یک شبه آقا کنی
محاله شما بهم بگی برو
محاله که دستامو رها کنی
اونقده هوامو داشتی تا حالا
که نمیشه دونه دونه بشمُرم
همه چیم برا توئه ؛تو زندگیم
هر طرف با کرمت بر میخورم
من با تو زندگی کردم ؛ میدونم
آخرش هم توی روضه جون میدم
وقتی مظلوم میکشن تو هیئتا
برات از همینجا دس تکون میدم
از تموم خواستنی های جهان
من فقط خاطرتو میخوام حسین
منو از نزدیکای خودت بدون
راه دوری نمیره امام حسین
مطمئنم که اجازشو دادی
توی شادی توی غم میگیم حسین
مادرت زهرا دعامون میکنه
وقتی که همه باهم میگیم حسین
#مناجات_با_امام_حسین
#محمدحسن_بیاتلو✍
...........
.
دوباره آمده ام، بنده ای گنهکارم
تمامِ آبرویم را به تو بدهکارم
قبول کن عملم را، بضاعتم این است
قبول دارم همی شه و بال و سَر بارم
ببین نشسته ام حالا کنارِ سفره عشق
شبیهِ ابر، برای حسین می بارم
حسین یارِ من است و منم غلامِ حسین
خوشا به حالِ منی که حسین شد یارم
قسم به خونِ گلوی حسین، یا اللّه!
ببخش معصیتم را، ببخش رفتارم
اگر حسین نباشد، کجا رَوَد دلِ من؟
که بی وجودِ گل فاطمه، گرفتارم
میان روضه دلم می رود همان جا که
دو دست بر کمرش گفت: «ای علمدارم
بلند شو که سکینه عجیب مضطرب است
بلند شو نفسم، ای همه کس و کارم
بلند شو، کمرم تیر می کشد عباس
ببین که خنده کنان، می دهند آزارم!
صدای خواهرم از خیمه می رسد بَر گوش
که ناله می زند: عباس میر و سردارم»
پوریا باقری
امام حسین ع
.👆 با دعای مادرت از کرامات و سخا کن زیارت قسمتم بروم تا کربلا غریب مادر حسین
.
#امام_حسین
سرت اگر چه در آن روز رفت بر سرِ نی
نخورد دشمنت اما جُوِی ز گندم ری
سری که بود دمادم به روی دوشِ نبی
سری که بر سرِ نی شد به جرم حقطلبی
سرت شریفترین سجدهگاهِ باران است
سرت امانتِ سنگینِ روزگاران است
منم مسافر بیزاد و برگ و بیتوشه
سلامِ من به تو، ای قبلهگاهِ ششگوشه
سلام وارث آدم، سلام وارث نور
سلام ماه درخشانِ آسمان و تنور
سلام تشنهلبِ کشتۀ میانِ دو رود
سلام خیمۀ جانت اسیر آتش و دود
سلام ما به تو ای پادشاه درویشان
چه میکنند ببین با تو این کجاندیشان
تو آبروی شرف، آبروی مرگ شدی
کتاب وحی تو بودی و برگ برگ شدی
تو در عراقی و رو کردهای به سمت حجاز
میان معرکه هم ایستادهای به نماز
بخوان که دل به نوایی دگر نمیبندم
که خورده تیر غمت بر دوازدهبندم
چه با مرام شما کردهاند بیدینان
هزار بار تو را سر بریدهاند اینان
چه سود بعدِ تو چون برده، بندگی کردن
حبابوار، یزیدانه زندگی کردن
حسین گفتن و دل باختن به خویِ یزید
بدا به غیرت ما کوفیانِ عصر جدید
چه زود در کنفِ رنگ و رِیب فرسودن
مدام بردۀ تزویر و زور و زر بودن
چه سود دل به غمت دادن و زبانم لال
حسین گفتن و... آتش زدن به بیتالمال
حسین، کوفی پیمانشکن نمیخواهد
حسین، سینهزنِ راهزن نمیخواهد
حسین را، ز مرامش شناختن هنر است
حسین دیگری از نو نساختن هنر است
«بزرگ فلسفۀ قتل شاه دین این است
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است»
::
شبی رسیده ز ره، شب نگو، بگو سالی
ببین ز خواجۀ رندان گرفتهام فالی
«نماز شام غریبان چو گریه آغازم
به مویههای غریبانه قصه پردازم»
سلام، کوهِ غم و کوهِ صبر و کوهِ بلا
سلام، حنجرۀ بیبدیل کربوبلا
تو با مرامِ حسینی میان کوفه و شام
بنای ظلم فرو ریختی به تیغ کلام
بگو به ما که به گوشَت مگر چه خواند حسین
بگو! مگر ز لبانش چه دُرّ فشاند حسین
بگو که گفت من این راه را به سر رفتم
به پایبوسیِ این راهِ پرخطر رفتم
تو هم به پای برو ما نگاهمان که یکیست
مراممان که یکی رسم و راهمان که یکیست
بگو که گفت: هلا نور چشم من زینب!
بخوان به نام گل سرخ در صحاریِ شب
بخوان که دود شود دودمان دشمن تو
بنای جور بلرزد ز خطبه خواندن تو
نبینمت که اسیر حرامیان باشی
اسیر فتنه و نیرنگ شامیان باشی
که در عشیرۀ ما عشق، ارث اجدادیست
اسارت است که سنگِ بنای آزادیست
سلام ما به اسارت، سلام ما به دمشق
سلام ما به پیامآورِ قبیلۀ عشق
ببین نشسته به خون، مقتل لهوفیِ ما
گرفته رنگِ فغان نامههای کوفیِ ما
شرابِ نور که هشیار و مست خورده تویی
که گفته است که کشتی شکستخورده تویی
سرت اگر چه در آن روز رفت بر سرِ نی
نخورد دشمنت اما جُوِی ز گندم ری
#سعید_بیابانکی ✍🏻
#شب_جمعه
#مناجات_با_امام_حسین
.............
#امام_زمان
#مناجات
#محاوره_ای #شب_جمعه
بگیر تُو دستت سر و سامونم و
رها نکن حال پریشونم و
فدات بشم فقط یه بار نگام کن
منم وسط میذارم این جونم و
من نمیخوام وصلهی ناجور بشم
با کارام از تو انقَدَر دور بشم
اگه قراره که روت و نبینم
بهتره از همین الان کور بشم
نذار که تا ابد خجل بمونم
با پای لنگم تویِ گِل بمونم
بذار سرم رو زیر پات بذارم
نذار که آرزو به دل بمونم
برام همینکه روضهخونم بسه
همینکه گریهکن بمونم بسه
همینکه یک بار تا میگم "حسین جان"
مادرت از عرش بگه "جونم" بسه
میگن که هر هفته #شب_جمعه ها
روضه به پا میکنه تو کربلا
تو قتلگاه میگه: غریب مادر
بمیره مادر که سرت شد جدا
✍ #محمدعلی_بیابانی
..................
#امام_حسین
وقتی دلم میگیره هوای گریه داره
آسمونِ دو چشمم ابری میشه میباره
تُو ذهن من همیشه عشق شبای جمعه ست
تُو کربلا چه حالی شبهای جمعه داره
هوا که ابری میشه آسمون دو چشمم
ذرّه ای از تربت کربلا رو میاره
به هر کجا که باشم تُو عالمِ محبّت
روبروی دل من یه شش گوشه مزاره
بس که غریب و تنها افتاده تُوی صحرا
روز دو چشم زینب مثل شبای تاره
سری به نیزه رفته تنی بخون تپیده
کربلا غرقه خونه کربلا لاله زاره
تنی که سر نداره وقتی میاد کنارش
یه خواهری لباشو روی رَگاش میذاره
اگر که پیکر تو افتاده تُوی صحرا
قامت زینب تو شکسته ، بیقراره
**
محمود تاری «یاسر»
.
.
دردای پنهونی رو امامرضا دوا میده
#امام_رضا
#محاوره_ای#فولکلور
دردای پنهونی رو امامرضا دوا میده
هم مریض شفا میده هم رزق کربلا میده
تا که چشمت میخوره از راه دور به گنبدش
هرچی که ازش بخوایو همه رو یهجا میده
ولی ما که واسِ حاجت به زیارت نمیریم
از سرِ ما هم زیاده اینکه ما رو را(ه) میده
نورِ سرزمینِ ما از گنبدِ طلائیشه
خدا ایرانو میخواد، بهش امامرضا میده
یاامامرضا مدد یاامامرضا مدد
نوکر خوبی باشم هرجا بخوام آقا میاد
هرجا میخورم زمین، دست امامرضا میاد
خادمیِ همۀ حرمها توفیقه ولی
لباسِ خادمیِ امامرضا به ما میاد
زیارت تموم که میشه تا دمِ درِ حرم
برای بدرقۀ تمومِ زائرا میاد
قول داده امامرضا، قربونِ این قولش برم
هر کسی یه بار بره زیارتش سهجا میاد
یاامامرضا مدد یاامامرضا مدد
#حمید_رمی✍
.