.
برای کشتن من اخم هم کنی کافیست
و قطره ای تو از اشکم که کم کنی کافیست
برای اینکه به سر حد دلخوشی برسم
همین که قلب مرا صحن غم کنی کافیست
اگر قرار بر این شد که عزتم بدهی
مرا به زیر علم هات خم کنی کافیست
برای این که بهشت خدا عیان گردد
شبی به روضه ی خود دعوتم کنی کافیست
ملال نیست اگر کربلا نمی بری ام
همین که یاد گدا در حرم کنی کافیست
برای کشتن یک شاعری که آیینی است
حواله های خودت را که کم کنی کافیست
#شهریار_سنجری ✍
#فراق_کربلا
#اربعین
.
......................
#مناجات #امام_حسین
با اینکه خسته میشوم و گاه کم حواس
اشکم هنوز هست...حبیبم تو را سپاس
در حسرت زیارت تو رفت عمر من
روزم به گریه طی شد و شبهام التماس
یکشب در این لباس عزایت مرا بخر
شاید به چشم مادرت آیم در این لباس
ما را نمیبری به حرم؟؟ قهر کرده ای؟
بگذر از این گدای بدِ قدرناشناس
روزم شبیه زلف سیاهت چه درهم است
زینب تمام راه به لب داشت این قیاس
□ شاعر #رضا_وکیل_آذر
.
.
#شهادت #حضرت_رقیه #علیها_سلام
#غزل
اصلا خبر داری چه آمد بر سر من؟
بازیچه ی شمر و سنان شد معجر من
تو جان من بودی و بعد از رفتن تو
جانی نمانده بی گمان در پیکر من
بر نیزه ها رفتی مقام تو رفیع است
پایین بیا، یک لحظه بنشین در بر من
الگوی دختر می شود بابا مگر نه؟
مثل سرت بابا شکسته شد سر من
دستم به پهلو دست دیگر روی بازو
این درد ها ارثیه شد از مادر من
هر لحظه می خوانم تو را: بابایِ خوبم
ای کاش می گفتی تو هم: جان!دختر من
#شهریار_سنجری
.
#شهادت_حضرت_رقیه_علیها_سلام
#غزل
غیر از بیابان ها دگر جایی ندارم
آن قدر سیلی خورده ام نایی ندارم
باید بیایند و تو را اینجا ببینند
آن ها که می گفتند بابایی ندارم
در بین صحرا می کشیدم زجر و حالا
می خواهم از جا پا شوم پایی ندارم
مانند هجده سالگی مادر تو
سرو کمانم قد و بالایی ندارم
با چشم دل روی تو را باید ببینم
من تازگی چشمان بینایی ندارم
این روزها گیسوی زیبایی نداری
این روز ها گیسوی زیبایی ندارم
تنها یک امشب را شدی مهمانم اما
شرمنده اسباب پذیرایی ندارم
#شهریار_سنجری
.
سرت کو؟ سرت کو؟ که سامان بگیرم
سرت کو؟ سرت کو؟ به دامان بگیرم
سراغ سرت را من از آسمان و
سراغ تنت از بیابان بگیرم
تو پنهان شدی زیر انبوه نیزه
من از حنجرت بوسه پنهان بگیرم...
قرار من و تو شبی در خرابه
پیِ گنج را کنج ویران بگیرم...
هلا! میروم تا که منزل به منزل
برای تو از عشق پیمان بگیرم
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#محمد_رسولی
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
......................
.
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#زبانحال_حضرت_زهرا_با_سلمان
#غزل_مثنوی
ای مصطفی را محرم اسرار #سلمان
ای مرتضی را یاور و غمخوار سلمان
مِنّایِ اهلالبیت، آقایم غریب است
غم از روی دوش علی بردار سلمان
پشت علی خالی شده یاری ندارد
خیری ندیده از همین انصار سلمان
در این سه ماهه صورتم بسکه کبود است
دائم گرفتم از علی رخسار سلمان
اصلا خبر داری چه آمد بر سر من؟
خوردم زمین بین در و دیوار سلمان
چشمم سیاهی میرود هم روز هم شب
انگار در چشمم نشسته خار سلمان
سویی ندارد چشمم از ضرب کشیده
میبینم حتی چهرهات را تار سلمان
از تو چه پنهان، نیمه شبها چند وقتیاست
از درد پهلو میشوم بیدار سلمان
با زخم بستر خو گرفتم گرچه، اما
کشته مرا این زخمِ بد رفتار سلمان
وقتی که سر وا میکند زخمی که دارم
پیراهن من میشود گلدار سلمان
با اینکه هجده سال از عمرم گذشته
افتاده دست و بازویم از کار سلمان
چون پوستی بر استخوانی مانده از من
حالم شده این روزها غمبار سلمان
در خانهام هم از در و دیوار خوردم
هم از مغیره هم نوکِ مسمار سلمان
وقتی که در، روی تنم افتاد، چرخید
دور سر من گنبد دواّر سلمان
آن لحظهای که پشت در آتش گرفتم
شد آسمانها بر سرم آوار سلمان
دیگر امید زنده ماندن هم ندارم
از این مدینه گشتهام بیزار سلمان
تا چشمهایم میشود بسته، دوباره
کابوس کوچه میشود تکرار سلمان
این روزهای آخری از بین بستر
پا میشوم با زحمت بسیار سلمان
#کربلایی_رضا_باقریان ✍
.
.
#چند_خط_دلنوشته
#امام_حسین
#فراق_کربلا
تموم امیدم همین اشکمه
نگو که میخوای ناامیدم کنی
شبیهغلامسیاهتمنم
سیاه اومدم روسفیدم کنی
بهشتی که از تو نداره نشون
برام از جهنم ، جهنم تره
جهنم به یاد تو آسایش و
بهشت بی تو واسم عذاب آوره
با هر قطره اشکی که ریختم برات
یه دریا گناهم می ریزه حسین
میام تکیه تا تکیه گاهم بشی
بی تو تکیه گاهم می ریزه حسین
اگه گوشه چشمی نگاهم کنی
بدی هام به خوبی مبدل میشه
معطل نمیشه قیامت کسی
که پشت ضریحت معطل میشه
تو چشماتو بستی رو دنیایِ پست
نشد بسته باشه رو دنیا چِشَم
تو از اولش اون که میخوام بودی
نشد آخرش اون که میخوای بشم
شنیدی میگن دل مهمه نه تن
خودم اینجا اما دلم کربلاست
توی روضه هات اومدم فهمیدم:
چراغ هدایت ، چراغ عزاست
خودت که میدونی همه زندگیم
پای روضه های سرت سر شده
به کارم نمیاد سرم وقتی که
عزیزی شبیه تو بی سر شده
#شهریار_سنجری
#زمزمه
.👇
امام حسین ع
. بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون بدینوسیله توهین و جسارت وقیحانه گرگیج ناصبی به س
.
#گرگیج_حرامزاده
یک مشت خرافات شده باور تو
لعنت به تو و خلیفه ی کافر تو
از اینکه که چه کس بوده برای تو پدر
گرگیج ببین گیج شده مادر تو
#شهریار_سنجری
.
.
#امام_زمان
#جمعه_انتظار
این شام سیاه ما سحر می گردد
می آیی و گوش کفر کر می گردد
بی روی تو سال نو ندارد دنیا
هی سال به سال کهنه تر می گردد
#شهریار_سنجری
.
.
#امام_حسین
#غزل
#یااباعبدالله_علیه_السلام
عبدی مثل او دلبرده از معبود نیست
هیچ شاهی با گدا آنطور که او بود نیست
هر کجا رفتم به چشمم شد حسینیه عیان
سرزمین شاه من در کربلا محدود نیست
جز امام ما شدن نیت نبود از خلق او
جز غلام او شدن از خلق ما مقصود نیست
در مسیر عشق بی بال و پری باشد کمال
این سخن جز آن چه فطرس بر جهان فرمود نیست
از همین که می خرد بی ارزشی را مثل من
می شود فهمید این آقا به فکر سود نیست
گر به غیر از مرگ رخصت نیست ما را دیدنش
در همین لحظه بگیرد جان ما را زود نیست*
نیت از اشکم فقط مرهم شدن بر زخم اوست
نوکرش هر قدر بد باشد ثواب آلود نیست
تشنه لب جان داده و این گونه گفته با فرات
لایق بوسیدن لب های دریا رود نیست
بین مقتل خاتم خود را به دشمن می دهد
وقت جان دادن کسی اینطور فکر جود نیست
#شهریار_سنجری ✍
بس که شیرین است دیدار تو در پایان عمر
مرگ در بدو تولد هم برایم زود نیست
#احمد_حیدری_قرا
.
.
#فولکلور
#امام_حسين عليه_السلام
#محاوره
نه اینکه دست تقدیر و زمونه
منو اینجا دعای مادر آورد
نمک خوردم نمکدونُ شکستم
گداتون دیگه شورش و در آورد
تو هل من ناصرُ خوندی و باید
با گریه بین روضه یاورت شم
نمیام رو سفید شم پیش مردم
میام هیات سیاهی لشکرت شم
می دونم بدجوری از پا میفتم
همین که دستم از دستت جداشه
پاشو تو راه کج میذاره آقا
کسی که با شما رو راس نباشه
میخوام خاک قدم هاتو ببوسم
اگه عمری نشستم بین راهت
میگن جون واسه ی آدم عزیزه
عزیزم جون من نذر نگاهت
شنیده آب و روی شاه بستن
اگه نوکر شبا می خوابه تشنه
دلت میخواد چجوری قربونت شم؟
فقط لب تر کن ای ارباب تشنه
مقاتل هم شهادت می دن اینو
غریب تر از تو نیس بین اماما
نمیاد حرف تازه رو زبونم
دو خط روضه به یاد پیر غلاما
اگر کشتن چرا آبت ندادن
چرا زان در نایابت ندادن
اگر کشتن چرا خاکت نکردن
کفن بر جسم صد چاکت نکردن
#شهریار_سنجری
.
.
#شب_دهم_محرم
وقتی که تن حسین بی سر شده بود
دلشوره ی زینب دو برابر شده بود
از خولی و شمر دیرتر می آمد
افتادن و گریه کار خواهر شده بود
تنها نه فقط رقیه، در ظهر عطش...
از غصه ات آفتاب لاغر شده بود
در ظهر دهم حرف سر و خنجر بود
در عصر دهم صحبت معجر شده بود
ابرو به هم آورد ابالفضل...چقدر
با دیدن حرمله مکدر شده بود
با خاطره ی خنده ی معصوم علی
چشمان رباب روز و شب تر شده بود
گیسوی سه ساله کوچه پس کوچه ی شهر
بازیچه ی دختران کافر شده بود
از غربت زین العابدین این بس که
در شام ، یزید ، روی منبر شده بود
#شهریار_سنجری
.
.
#امام_حسین علیهالسلام
#توسل
#شب_اول_محرم
#شهریار_سنجری✍
نه فقط حال ما پریشان است
در عزایش رسول گریان است
خشکسالی چشم مان کافیست
وقت وقت نزول باران است
میروم روضه بعد هر روضه
رعیتی سوگوار سلطان است
من نوکر سیاه تن کردم
شاه عالم به خاک عریان است
کوفه مهمان نواز خوبی نیست
رسم این شهر قتل مهمان است
.
.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
غیر از بیابان ها دگر جایی ندارم
آن قدر سیلی خورده ام نایی ندارم
باید بیایند و تو را اینجا ببینند
آن ها که می گفتند بابایی ندارم
در بین صحرا می کشیدم زجر و حالا
می خواهم از جا پا شوم پایی ندارم
با چشم دل روی تو را باید ببینم
من تازگی چشمان بینایی ندارم
این روزها گیسوی زیبایی نداری
این روز ها گیسوی زیبایی ندارم
تنها یک امشب را شدی مهمانم اما
شرمنده اسباب پذیرایی ندارم
#شهریار_سنجری ✍
.
.
برای یادبود کودکان بی گناه غزه و پدرانی که، اگر مانده باشند، بقصد انتقام از رژیم کودک کش اسرائیل ، بسوی جهاد و شهادت خواهند شتافت
#مرثیه
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
قرار شد برود کار بوتراب کند
فرات را سر بدخواه خود خراب کند
قرار شد برود با لب ترک خورده
هزار حرمله را از خجالت آب کند
امیدوار به این است مادر اصغر
قرار نیست کسی طفل را جواب کند
سه شعبه ای به دوراهی رسیده و باید
میان کودک و باباش انتخاب کند
چه انتخاب که با کشتن پسر ، بابا
برای دادن جان خودش شتاب کند
سه شعبه از گلوی او بزرگتر باشد
کسی بیاید و این غصه را حساب کند
نشسسته حرمله در صدر کاخ با لبخند
بدا به حالش اگر شکوه ای رباب کند
.
#شهریار_سنجری ✍
#طوفان_الاقصی
...................
#پ.ن: نشانهای دیگر از عشق و محبت مجاهدان فلسطینی نسبت به اهل بیت
خط آخر دستنوشتهای که همراه رزمنده مقاومت غزه بوده: «به نام خدای خیبر آغاز میکنیم و با شمشیر ذوالفقار میزنیم.»
#فلسطینیها_محب_اهل_بیت_اند
.
.
#امام_علی علیه السلام
#امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#شهادت
عرب باور نخواهد کرد ، عجم باور نخواهد کرد
رسد بر گوش هر کس ، دست کم باور نخواهد کرد
چنان که وصف رزمت در خیال او نمی گنجد
مصیبت های تان را هم قلم باور نخواهد کرد
چرا بنویسم از آنچه برایت اتفاق افتاد
منی که مطمئنم دفترم باور نخواهد کرد
اگر گویم که با یک ضربه ی شمشیر افتادی
جهان باور کند تیغ دو دم باور نخواهد کرد
اگر گویم که دیگر کیسه ی خرما به دوشت نیست
یتیم کوفه هم مثل کرم باور نخواهد کرد
تو بودی آن زمانی که نبود از هیچ کس حرفی
بدون شک نبودت را عدم باور نخواهد کرد
چگونه خواهم از او در رثایت شعر بنویسد
زمین افتادنت را محتشم باور نخواهد کرد
تو را فرزند ملجم نه فراق فاطمه کشته است
جز این را شیعه به اسمت قسم باور نخواهد کرد
#شهریار_سنجری ✍
۲۰ رمضان ۱۴۴۵
.
.
#امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#غدیریه
مایی که گشته ایم پریشانش این چنین
باید شویم خیره بر ایوانش این چنین
بیرون زده است خوشه ی انگور از ضریح
او رزق می دهد به فقیرانش این چنین
ما قصد کرده ایم که خاک رهش شویم
گر دست می بریم به دامانش این چنین
باید هر آن چه هست به قربان او شود
وقتی که گشت فاطمه قربانش این چنین
راهی به غیر راه علی مستقیم نیست
آری خدا نوشته به قرآنش این چنین
غیر از شب ولادت او کعبه هیچ گاه
پاره نبوده است گریبانش این چنین
#شهریار_سنجری ✍
.
امام حسین ع
. #شب_هفتم_محرم #واحد_سنگین #حضرت_علی_اصغر نـــوحـــه از زبـــان تیر سه شعبه _____ آســـمـــونـــا
.
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
#رباعی #زبانحال_تیرو_کمان
حالا که هدف گلوی اصغر شده است
چشمان خود سه شعبه هم تر شده است
زیر لب خود کمان چنین می گوید
بیچاره رباب تازه مادر شده است
#شهریار_سنجری ✍
.
.
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
وقتی که تن حسین بی سر شده بود
دلشوره ی زینب دو برابر شده بود
از خولی و شمر دیرتر می آمد
افتادن و گریه کار خواهر شده بود
تنها نه فقط رقیه، در ظهر عطش...
از غصه ات آفتاب لاغر شده بود
در ظهر دهم حرف سر و خنجر بود
در عصر دهم صحبت معجر شده بود
ابرو به هم آورد ابالفضل...چقدر
با دیدن حرمله مکدر شده بود
با خاطره ی خنده ی معصوم علی
چشمان رباب روز و شب تر شده بود
گیسوی سه ساله کوچه پس کوچه ی شهر
بازیچه ی دختران کافر شده بود
از غربت زین العابدین این بس که
در شام ، یزید ، روی منبر شده بود
#شهریار_سنجری ✍
.
.
#پنجم_صفر
نگو فردا میام . دیره بابایی
رقیه بی تو می میره بابایی
بخوامم بعد تو آروم بگیرم
سنان آروم نمی گیره بابایی
باید هم مثل قبلاً ها نبینه
نگاهی که یه شب بابا نبینه
ندیدیم از سنان چیزی به جز شر
الهی خیر از دنیا نبینه
منی که جز تو بابایی ندارم
به جز آغوش تو جایی ندارم
می دونم خسته ی راهی ، ببخشید
چیزی واسه پذیرایی ندارم
خوشی مون رفت تا بابایی رفتی
نفهمیدم چرا تنهایی رفتی
ندارم طاقت دوری ، از امشب
منم باهات میام هر جایی رفتی
#شب_سوم_محرم
#شهریار_سنجری ✍
#حضرت_رقیه
#خرابه_شام
.
Karami_Shahadat_Hazrat_Roghayeh_1402.mp3
2.95M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله
جا مانده ام و بس که دویدم پی ناقه
قدر همه قافله من آبله دارم
ما پرده نشینان حرم را چه به بازار
از دست اباالفضل عمویم گله دارم
◼️ #روضه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
🎤#حاج_علی_کرمی
ناگفته ی بسیار از این غائله دارم
از درد یتیمی دل بی حوصله دارم
دیدند گل باغ توام نقشه کشیدند
بر ساقه ی نیلوفری ام سلسله دارم
دیشب سر سجاده ی زینب، نفسم رفت
از مادر تو ارثیه در نافله دارم
جا ماندم و از بس که دویدم پی ناقه
قدر همه ی قافله من آبله دارم
از نیمه شب گم شدنم تا دم آن طشت
صد خاطره ی تلخ از این قافله دارم
در شام فقط حرف اسیری و کنیزی ست!
من با دو سه تا واژه پدر مسئله دارم
ما پرده نشینان حرم را چه به بازار!؟
از دست اباالفضل عمویم گله دارم
#شام #پنجم_صفر
#وحید_قاسمی
#حضرت_رقیه سلام_الله_علیها
.............
.
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
حالا که هدف گلوی اصغر شده است
چشمان خود سه شعبه هم تر شده است
زیر لب خود کمان چنین می گوید
بیچاره رباب تازه مادر شده است
#شهریار_سنجری ✍
.
.
#اربعین
بیابانی که خون بر قلب زینب شد همینجا بود
همانجا که تن تو نامرتب شد همینجا بود
تنت پامال سم چند مرکب شد همینجا بود
اسیر مردمان نامؤدب شد همینجا بود
همینجا بود افتادی و من هم با تو افتادم
تو در گودال جان دادی و من صدبار جان دادم
صدایت قطع شد بین حرم واویلتاه افتاد
نگاهت قطع شد از ما به سمت ما نگاه افتاد
سرت را میبرید و سمت ما لشکر به راه افتاد
سرت با شمر بیرون رفت تن در قتلگاه افتاد
تنور و دامن شمر و درخت و بر سنان رفتی
مگر خواهر نداری روی دست این و آن رفتی
به دنبال سرت غم بی قرین خوردم چهل منزل
چه طعنه ها که از شمر لعین خوردم چهل منزل
به پایت سنگها از آن و این خوردم چهل منزل
تو از نیزه زمین خوردی زمین خوردم چهل منزل
چهل منزل به هر سنگی که خوردی سنگ هی خوردم
سرت را که بغل کردم ببوسم کعب نی خوردم
الا یا ایهاالساقی ادرکاسا و ناولها
شترها بی جهاز آمد فراوان گشت مشکلها
بگویم دختران رفتند بی محرم به محملها
چه ها بر ما گذشت آه ای برادر بین محفلها
عزیزم روضه ها باز است دل را آب و آتش کرد
فقط سربسته میگویم سکینه چند جا غش کرد
تو را از من گرفتند و عزا کردند عیدم را
بگویم چه کشیده ها که خوردم چه کشیدم را
نمیدیدند اگر نامحرمان شمع چکیدهم را
نشان میدادمت یک لاخه از موی سفیدم را
جوانی هام قربان سر تو که مقدس بود
همان بزم شراب شام بهر پیری ام بس بود
#حضرت_زینب
#اربعین_1403
#وحید_عظیم_پور ✍
.................
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
دنیای بی تو نداره تعریفی
دنیای بی تو رو اصلا نمیخوام
روم نشد حتی به یک نفر بگم
چی به روز ما آورده شهر شام
کوچه بازار و دیدم ولی حسین
دلم از بزم شراب شون پره
اونی که خیزرون و زد به لبت
قیامت چوب گناشو می خوره
با چشام دیدم که پژمرده شدی
زیر دست و پای شمر ، لاله ی من
قرار این نبود که از پیشم بری
رفیق پنجاه و چند ساله ی من
کربلا کاری ازم بر نیومد
تا که زخم بدن تو خوب بشه
حالا گریه می کنیم من و رباب
تا که زخمای تن تو خوب بشه
بعد تو روی خوشی رو ندیدم
بعد تو غم یه قدم عقب نرفت
هیچکی مثل من تو سختی کشیدن
راه صد ساله رو تو یه شب نرفت
#شهریار_سنجری ✍
...............
#حضرت_رقیه علیها_سلام
رفتنت مثل رفتن خورشید
بعد تو سهم دخترت شامه
توی تاریکی خرابه ی شهر
روی ماهت چیزی که میخوامه
حق داری حرف نمی زنی با من
خسته ای تازه از سفر اومدی
خیلی تحویل گرفتی دختر تو
تا که گفتم بیا با سر اومدی
اومدی و خرابه روشن شد
تو برا ما همیشه نور بودی
طوری که بوش میاد بابای گلم
چن شبی مهمون تنور بودی
.
نمیشه خوب ببینمت آخه
دشمنا نور چشمامو بردن
خدا می دونه مردای شامی
چی به روز سر تو آوردن
همونی که گرفته پیرهن تو
دوتا گوشواره ی منم برده
میشه از اخم صورتت فهمید
به رگ غیرت تو برخورده
نکنه دیدی دستامو بستن
نکنه دیدی ماجراها رو
نگو که دیدی می زدن طعنه
نگو که دیدی می زدن ما رو
کاش منو می زدن همیشه ولی
رو سر تو شراب نمی دیدم
بلایی رو که اومده سرمون
بابا حتی تو خواب نمی دیدم
#شهریار_سنجری ✍
.
#زبانحال_جامانده_های #اربعین
به #امام_حسین
بیا اجازه بده میهمان تو باشم
تمام آرزویم هست از آن تو باشم
منی که بنجلم و کس پی خریدم نیست
به چشم آیم اگر در دکان تو باشم
حسینِ فاطمه از هر که جز تو سیرم تا
فقط گرسنه ی یک لقمه نان تو باشم
گناه های من آن قدْر بر زمینم زد
پری نمانْد که در آسمان تو باشم
جهان بدون حرم جای ماندن من نیست
بیا نخواه ز جاماندگان تو باشم
من خراب کجا ؟ زائرت کجا؟ بگذار
زباله جمع کنِ آستان تو باشم
زیارت حرمت کار انبیا باشد
به کربلا ببرم در امان تو باشم
ببین در اوج جوانی خود عزیز دلم
چگونه پیر عزای جوان تو باشم
#شهریار_سنجری ✍
.
.
تقدیم به #امیرالمؤمنین علی علیه السلام
.
چند شبی است از هوا بوی فراق می رسد
آینه های اشک من کی به رواق می رسد؟
روز هزار جا رود خاطر ما ولی رفیق
شب که شود مشام را بوی عراق می رسد
غصه ی آب و نان کجا داشته نوکر علی
نان غلامش از نجف داغ به داغ می رسد
حال که قدر ارزنی میل به این جهان نداشت
کار من و جهان من هم به طلاق می رسد
عمرِ منِ سگِ علی می گذرد به این امید
در حرمش شبی به من نوبت واق می رسد
داروی صبر از کسی غیر علی نخواستم
شاه نجف خودش به این طاقت طاق می رسد
#شهریار_سنجری ✍
.
.
#فاطمیه
برای کارگر روضه هات شدن
میشه لطفا منم انتخاب کنی
دست و بالم خالیه اما علی
میشه روی گریه هام حساب کنی؟
یادگرفتم از مرام فاطمه
جون بدم ولی دل از تو نکنم
تا فقط یه بار به چشم تو بیام
خیلی به این در و اون در می زنم
توی تاریخ اومده ، اهل زمین
قدر تو نمی دونستن ، آسمون!
یه روز از قدرت شمشیر دو دم
یه روز از صبر تو بند اومد زبون
هر جوری شده اذیتت کنن
بنا رو بر این گذاشتن آقا
این که وقت دیدنت سلام کنن
لیاقت می خواست ، نداشتن آقا
یه نفر تا تو رو دید توی مسیر
روشُ چرخوند و راهش رو جدا کرد
هر کسی پشت سر غیر تو رفت
توی هر دو دنیا پشت به خدا کرد
تو صف نماز بهت جا ندادن
تا شاید وقت دعاتو بگیرن
ولی بی خبر از اینکه نمیشه
جلوی دید خدا رو بگیرن
دوست دارم یه بار ببینمت تا که
قبل هر کسی بهت سلام کنم
قول دادی میای و باید دم مرگ
برای عرض ادب قیام کنم
#حضرت_زهرا
#محاوره_ای
#شهریار_سنجری ✍
.