. موسی بن جعفر ـ مدد مدد (4) قربونِ گنبدی که خیلی غریب و با صفاست ضریحش همسایه‌ی کرب و بلای عاشقاست تو امامِ کاظم و باب الحوائجِ منی پای روضه‌هات داری به قلبم آتیش می‌زنی * * * اشک چشمِ من روونه از بهونت آقا جون یه گدا اومده امشب درِ خونت آقا جون اگه تو ردّم کنی بی سر و سامون می‌مونم تک و تنها میونِ دنیا هراسون می‌مونم * * * غریبِ غریب نواز از تو اشارتی می‌‌خوام زخم من دوا می‌خواد روای حاجتی می‌خوام عمری پر بسته بودم طائرِ قبرت نشدم زندگیم تموم شد و زائرِ قبرت نشدم .👇